در یادگیری زبان انگلیسی، شناخت و استفاده صحیح از گرامر یکی از مهمترین مهارتهایی است که هر زبانآموز باید به آن مسلط شود. یکی از بخشهای مهم گرامر زبان انگلیسی، استفاده از صفتها و ترتیب آنها در جمله است. صفتها به ما کمک میکنند تا جزئیات بیشتری درباره اشیا، افراد و مکانها ارائه دهیم و به این ترتیب، جملات دقیقتر و جذابتری بسازیم. در این مقاله، به بررسی تعریف و کاربرد صفتها، نقش آنها در جمله، ترتیب استاندارد و دستهبندیهای مختلف صفتها پرداختهایم تا زبانآموزان بتوانند به راحتی از این قواعد در مکالمات و نوشتههای خود استفاده کنند.
جایگاه صفت در جملات انگلیسی
در گرامر زبان انگلیسی، صفتها معمولاً قبل از اسمها یا بعد از افعال ربطی مانند "be"، "seem"، "become" و غیره میآیند. وقتی صفتها قبل از اسمها قرار میگیرند، آنها ویژگیهای اسمها را توصیف میکنند. زمانی که صفتها بعد از افعال ربطی میآیند، ویژگیها یا حالتهای فاعل جمله را بیان میکنند. این ساختار به زبانآموزان کمک میکند تا توصیف دقیقتری از اشیا، افراد و مکانها داشته باشند.
مثال:
She has a beautiful house.
او یک خانه زیبا دارد.
The sky is blue.
آسمان آبی است.
He seems tired.
او خسته به نظر میرسد.
They became friends.
آنها دوست شدند.
ترتیب صفتها در زبان انگلیسی
در آموزش گرامر انگلیسی، صفتها به ترتیب خاصی قبل از اسمها قرار میگیرند. این ترتیب به این صورت است: تعداد (Quantity)، نظر/کیفیت (Quality/Opinion)، اندازه (Size)، سن (Age)، شکل (Shape)، رنگ (Color)، منشأ (Origin)، ماده (Material)، هدف (Purpose). رعایت این ترتیب به جملات کمک میکند تا طبیعیتر و قابل فهمتر باشند.
مثال:
A beautiful large old round red Italian wooden dining table.
یک میز غذاخوری چوبی ایتالیایی گرد قرمز قدیمی بزرگ زیبا.
Two small new blue French cars.
دو ماشین آبی جدید کوچک فرانسوی.
Several interesting ancient Egyptian artifacts.
چندین اثر باستانی مصری جالب.
A few nice young Persian cats.
چند گربه پارسی جوان خوب.
صفات نظری
صفات نظری (که گاهی به عنوان ویژگیهای نظری یا ویژگیهای مفهومی شناخته میشوند) به ویژگیها یا مشخصههایی اطلاق میشود که به صورت مفهومی یا تئوریک تعریف شدهاند، و اغلب نمیتوان آنها را به صورت مستقیم مشاهده یا اندازهگیری کرد. این صفات معمولاً به عنوان ابزارهایی برای فهم و تحلیل پدیدهها، نظریهها و مفاهیم در علوم مختلف به کار میروند. برای مثال، در روانشناسی، صفاتی مانند هوش، انگیزه یا اعتماد به نفس به عنوان صفات نظری مطرح میشوند. این صفات از طریق آزمونها، پرسشنامهها و مدلهای تحلیلی اندازهگیری و ارزیابی میشوند، هرچند که نمیتوان آنها را به طور مستقیم مشاهده کرد. صفات نظری به محققان و دانشمندان این امکان را میدهند که پیچیدگیهای موجود در رفتارها و پدیدهها را به صورت ساختاریافته و منسجم تحلیل کنند و با استفاده از این مفاهیم، نظریههای جدیدی را توسعه داده یا نظریههای موجود را مورد آزمون قرار دهند.
صفات نظری عام
صفات نظری عام به توصیف کلی ویژگیها یا نظرات در مورد یک اسم میپردازند و در گرامر زبان انگلیسی به عنوان اولین صفتها قبل از اسم میآیند. این صفات شامل کلماتی مانند good، bad، beautiful، ugly، interesting و غیره هستند. صفات نظری عام به طور کلی به توصیف احساسی و ذهنی میپردازند.
مثال:
A good book.
یک کتاب خوب.
An interesting movie.
یک فیلم جالب.
A bad day.
یک روز بد.
A beautiful painting.
یک نقاشی زیبا.
صفات نظری خاص
صفات نظری خاص به توصیف ویژگیهای دقیقتر و خاصتر از صفات نظری عام میپردازند. این صفات شامل کلماتی مانند delicious، awful، fascinating، dreadful و غیره هستند. صفات نظری خاص در گرامر زبان انگلیسی بعد از صفات نظری عام و قبل از دیگر صفتها قرار میگیرند و توضیحات بیشتری در مورد اسمها ارائه میدهند.
مثال:
A delicious meal.
یک وعده غذایی خوشمزه.
A fascinating story.
یک داستان جذاب.
An awful experience.
یک تجربه بد.
A dreadful accident.
یک حادثه وحشتناک.
تعریف صفت و کاربرد آن
صفتها واژههایی هستند که برای توصیف و تشریح اسمها به کار میروند. این واژهها میتوانند ویژگیهای فیزیکی، کیفیتها، مقدار، سن، شکل، رنگ، منشأ، ماده و هدف یا نوع را بیان کنند. در آموزش گرامر انگلیسی، یادگیری و استفاده صحیح از صفتها بسیار اهمیت دارد زیرا آنها به ما کمک میکنند تا توصیفات دقیقتری از اشیا، افراد و مکانها داشته باشیم. صفتها میتوانند قبل از اسم یا بعد از فعلهای ربطی (مانند be, seem, become) بیایند.
مثال:
A beautiful flower.
یک گل زیبا.
The old book.
کتاب قدیمی.
She is happy.
او خوشحال است.
They have many friends.
آنها دوستان زیادی دارند.
نقش صفتها در توصیف و توجیه اسمها
صفتها نقش مهمی در توصیف و توجیه اسمها در گرامر زبان انگلیسی دارند. آنها اطلاعات بیشتری درباره اسمها ارائه میدهند و میتوانند تصویر واضحتری از ویژگیهای اسمها به مخاطب بدهند. این اطلاعات شامل اندازه، شکل، رنگ، سن، کیفیت و غیره میشود. استفاده صحیح از صفتها میتواند باعث بهبود ارتباطات و توصیفات دقیقتر شود.
مثال:
A tall building.
یک ساختمان بلند.
The blue sky.
آسمان آبی.
A delicious meal.
یک وعده غذایی خوشمزه.
The young boy.
پسر جوان.
معرفی قاعده کلی ترتیب صفتها در انگلیسی
در گرامر زبان انگلیسی، صفتها به ترتیب خاصی قبل از اسمها قرار میگیرند. این ترتیب به طور کلی به این صورت است: تعداد، نظر/کیفیت، اندازه، سن، شکل، رنگ، منشأ، ماده، هدف. رعایت این ترتیب کمک میکند تا جملات طبیعیتر و قابل فهمتر باشند.
مثال:
A beautiful large old round red French wooden dining table.
یک میز غذاخوری چوبی فرانسوی گرد قرمز قدیمی بزرگ زیبا.
Three small new black German cars.
سه ماشین سیاه جدید کوچک آلمانی.
Several interesting ancient Chinese artifacts.
چندین اثر باستانی چینی جالب.
A few nice young Persian cats.
چند گربه پارسی جوان خوب.
توضیح اولویتبندی و دستهبندی صفتها
در آموزش گرامر انگلیسی، صفتها به دستههای مختلفی تقسیم میشوند که هر کدام در ترتیب خاصی میآیند. این دستهها شامل تعداد، نظر/کیفیت، اندازه، سن، شکل، رنگ، منشأ، ماده و هدف هستند. هر دسته نقش مهمی در توصیف اسمها دارد و رعایت ترتیب آنها باعث میشود که جملات به صورت طبیعی و روان بیان شوند.
مثال:
Several old wooden chairs.
چندین صندلی چوبی قدیمی.
A beautiful small green box.
یک جعبه سبز کوچک زیبا.
An interesting ancient Egyptian statue.
یک مجسمه مصری باستانی جالب.
A large round white clock.
یک ساعت سفید گرد بزرگ.
تعداد (Quantity)
تعداد یا کمیت یکی از دستههای مهم صفتها در گرامر زبان انگلیسی است. صفتهای تعداد معمولاً اولین صفتهایی هستند که قبل از اسم میآیند و نشاندهنده مقدار یا تعداد اشیا یا افراد هستند. این صفتها شامل کلماتی مانند one, several, many, few و غیره هستند.
مثال:
One apple.
یک سیب.
Several books.
چندین کتاب.
Many people.
بسیاری از مردم.
Few cars.
چندین ماشین.
کیفیت (Quality/Opinion)
صفتهای کیفیت یا نظر، توصیفکننده احساسات یا برداشتهای ذهنی هستند. این صفتها بعد از صفتهای تعداد و قبل از صفتهای دیگر مانند اندازه، سن و غیره قرار میگیرند. کلماتی مانند beautiful, bad, good, interesting در این دسته قرار دارند.
مثال:
A beautiful day.
یک روز زیبا.
A bad idea.
یک ایده بد.
A good movie.
یک فیلم خوب.
An interesting book.
یک کتاب جالب.
اندازه (Size)
صفتهای اندازه برای توصیف ابعاد و اندازه اشیا یا افراد استفاده میشوند. این صفتها بعد از صفتهای کیفیت و قبل از صفتهای سن، شکل، رنگ و غیره قرار میگیرند. کلماتی مانند big, small, large, tiny در این دسته قرار دارند.
مثالها:
A big house.
یک خانه بزرگ.
A small dog.
یک سگ کوچک.
A large pizza.
یک پیتزای بزرگ.
A tiny insect.
یک حشره کوچک.
سن (Age)
صفتهای سن برای توصیف مدت زمان وجود یا زندگی اشیا یا افراد استفاده میشوند. این صفتها بعد از صفتهای اندازه و قبل از صفتهای شکل، رنگ و غیره قرار میگیرند. کلماتی مانند young, old, new, ancient در این دسته قرار دارند.
مثال:
A young girl.
یک دختر جوان.
An old man.
یک مرد پیر.
A new car.
یک ماشین جدید.
An ancient tree.
یک درخت باستانی.
شکل (Shape)
صفتهای شکل برای توصیف فرم یا شکل اشیا استفاده میشوند. این صفتها بعد از صفتهای سن و قبل از صفتهای رنگ، منشأ و غیره قرار میگیرند. کلماتی مانند round, square, triangular در این دسته قرار دارند.
مثال:
A round table.
یک میز گرد.
A square box.
یک جعبه مربعی.
A triangular sign.
یک علامت مثلثی.
An oval mirror.
یک آینه بیضی.
رنگ (Color)
صفتهای رنگ برای توصیف رنگ اشیا استفاده میشوند. این صفتها بعد از صفتهای شکل و قبل از صفتهای منشأ، ماده و هدف قرار میگیرند. کلماتی مانند red, blue, green, yellow در این دسته قرار دارند.
مثال:
A red apple.
یک سیب قرمز.
A blue car.
یک ماشین آبی.
A green shirt.
یک پیراهن سبز.
A yellow flower.
یک گل زرد.
منشأ یا ملیت (Origin)
صفتهای منشأ یا ملیت برای توصیف منبع یا ملیت اشیا یا افراد استفاده میشوند. این صفتها بعد از صفتهای رنگ و قبل از صفتهای ماده و هدف قرار میگیرند. کلماتی مانند Iranian, American, French, Chinese در این دسته قرار دارند.
مثال:
An Iranian rug.
یک فرش ایرانی.
An American car.
یک ماشین آمریکایی.
A French perfume.
یک عطر فرانسوی.
A Chinese vase.
یک گلدان چینی.
ماده (Material)
صفتهای ماده برای توصیف جنس یا مادهای که اشیا از آن ساخته شدهاند، استفاده میشوند. این صفتها بعد از صفتهای منشأ و قبل از صفتهای هدف قرار میگیرند. کلماتی مانند wooden, metal, plastic, cotton در این دسته قرار دارند.
مثال:
A wooden chair.
یک صندلی چوبی.
A metal table.
یک میز فلزی.
A plastic bottle.
یک بطری پلاستیکی.
A cotton shirt.
یک پیراهن نخی.
هدف یا نوع (Purpose/Type)
صفتهای هدف یا نوع برای توصیف کارکرد یا نوع خاصی از اشیا استفاده میشوند. این صفتها معمولاً آخرین صفتهایی هستند که قبل از اسم میآیند. کلماتی مانند cooking, sports, dining, gardening در این دسته قرار دارند.
مثال:
A cooking pot.
یک قابلمه آشپزی.
A sports car.
یک ماشین ورزشی.
A dining table.
یک میز غذاخوری.
A gardening tool.
یک ابزار باغبانی.
نمونه جملات
ارائه جملات نمونه برای هر دسته میتواند به یادگیری بهتر ترتیب صفتها کمک کند. در اینجا چند مثال با توضیح چرا و چگونه ترتیب صفتها رعایت شده است آورده شده است.
مثالها:
A beautiful old Italian vase.
یک گلدان قدیمی ایتالیایی زیبا.
ترتیب:
نظر/کیفیت، سن، منشأ.
Three large red apples.
سه سیب قرمز بزرگ.
ترتیب:
تعداد، اندازه، رنگ.
Several interesting ancient artifacts.
چندین اثر باستانی جالب.
ترتیب:
تعداد، نظر/کیفیت، سن.
A new wooden dining table.
یک میز غذاخوری چوبی جدید.
ترتیب:
سن، ماده، هدف.
قواعد خاص و استثناها
در آموزش گرامر انگلیسی، برخی موارد خاص و استثناها ممکن است ترتیب صفتها را تغییر دهند. این موارد میتوانند شامل تأکید خاص بر روی یک صفت یا استفاده از صفتهای مرکب باشند. شناخت این قواعد و استثناها کمک میکند تا جملات به صورت طبیعیتری بیان شوند.
مثال:
She has a beautiful, bright smile.
او یک لبخند زیبا و روشن دارد.
A big, old, red barn.
یک انبار بزرگ قدیمی قرمز.
A delicious, spicy meal.
یک وعده غذایی خوشمزه و تند.
An interesting, ancient artifact.
یک اثر باستانی جالب.
همیارزبان، همراه شما در یادگیری زبان انگلیسی. دسترسی به بیش از 600 درس، کتاب داستان با ترجمه فارسی و صوتی، آمادهسازی برای آیلتس، برنامهریزی درسی اختصاصی و پشتیبانی با استاد زبان، هم اکنون نصب کنید و گامی به سوی موفقیت بردارید!
در این مقاله، با اصول و قواعد استفاده از صفتها در گرامر زبان انگلیسی آشنا شدیم. ابتدا تعریف و کاربرد صفتها را بررسی کردیم و سپس نقش آنها در توصیف و توجیه اسمها را توضیح دادیم. به ترتیب استاندارد صفتها و دستهبندیهای مختلف آنها پرداختیم و هر کدام را با مثالهای کاربردی شرح دادیم. همچنین، قواعد خاص و استثناهای مربوط به ترتیب صفتها را مورد بررسی قرار دادیم. با رعایت این نکات و تمرین مستمر، میتوانید مهارت خود را در استفاده از صفتها بهبود بخشیده و جملات خود را به صورت روان و طبیعی بیان کنید. آموزش گرامر انگلیسی به خصوص در زمینه ترتیب صفتها، کلیدی برای ارتباطات مؤثرتر و دقیقتر است
نویسنده
ندا سامانی
ســـــوالــــات پر تکــــــــرار
پاسخ سوالاتی که احتمالا برایتان بهوجود آمده را در اینجا ببینید:
صفت کیفیت در انگلیسی چیست؟
در صورتی که قصد داریم در مورد کیفیت یک چیز مانند بافت آن، طعم آن و... صحبت کنیم از صفت کیفیت کمک میگیریم.
جایگاه صفت در جمله چیست؟
با توجه به اینکه جمله دارای افعال ربطی و کمکی است یا نه، صفت بعد از فعل کمکی و فعل ربطی و قبل از اسم قرار میگیرد.
آیا دو کلمه میتوانند به عنوان صفت در کنار هم قرار بگیرند؟
اگر دو صفت داشته باشیم میتوانیم با کمک راهنمایی که برای ترتیب صفات در انگلیسی ارائه شده آنها را استفاده کنیم.
چرا ترتیب صفتها در جمله مهم است؟
ترتیب صفتها به شنونده یا خواننده کمک میکند تا اطلاعات داده شده درباره یک اسم را به طور موثرتری درک کند. اگر ترتیب صفتها نادرست باشد، ممکن است جمله گیجکننده یا نادرست به نظر برسد.
ترتیب استاندارد صفتها در انگلیسی چیست؟
ترتیب استاندارد صفتها در انگلیسی معمولاً به شکل زیر است: مقدار یا عدد، کیفیت یا نظر، اندازه، سن، شکل، رنگ، ملیت یا اصلیت، و جنس. این ترتیب به این صورت است تا اطلاعات از مهمترین به کم اهمیتتر ارائه شوند.
چگونه میتوان این ترتیب را به خاطر سپرد؟
برای به خاطر سپردن ترتیب صفتها، میتوان از اختصارات یا جملهبندیهای کمکی استفاده کرد، یا با تمرین و مثالهای متعدد، این ترتیب را به صورت عادت درآورد.
تعیین سطح به شروع روند یادگیری بهتر شما کمک میکند و به همین علت انجام آن به هر زبانآموزی توصیه میشود. در همیارزبان تعیین سطح رایگان است و این دید را به شما میدهد که بهتر است زبان را از چه سطحی آغاز کنید.