
اصطلاحات انگلیسی مربوط به موسیقی
جزئیات مقاله
- تاریخ انتشار
- دستهبندیاصطلاحات به انگلیسی
- زمان مطالعه21 دقیقه
نویسنده

دنیای موسیقی سرشار از مفاهیم، اصطلاحات و واژگانی است که بسیاری از آنها به زبان انگلیسی مطرح میشوند. از نتخوانی و ریتم گرفته تا ضبط استودیویی، آهنگسازی و تکنیکهای خوانندگی، همه و همه بر پایه مجموعهای از اصطلاحات بینالمللی شکل گرفتهاند. اگر شما در مسیر آموزش زبان انگلیسی هستید یا قصد دارید منابع معتبر جهانی موسیقی را مطالعه کنید، شناخت این واژگان اهمیت دوچندانی پیدا میکند.
در این راهنما، مجموعهای جامع از اصطلاحات انگلیسی مربوط به موسیقی را از سطح مبتدی تا حرفهای بررسی کردهایم. این مجموعه به شما کمک میکند نهتنها مفاهیم پایه و پیشرفته موسیقی را بهتر درک کنید، بلکه با یادگیری معادل انگلیسی آنها، توانایی کار با نرمافزارهای موسیقی، ویدئوهای آموزشی و کتابهای خارجی را نیز بهطور چشمگیری افزایش دهید.
اگر میخواهید در مسیر یادگیری موسیقی و زبان انگلیسی همزمان پیشرفت کنید، این مقاله دقیقاً برای شماست.
معرفی اصطلاحات پایه موسیقی (Basic Music Terms) برای شروع
موسیقی یک زبان بینالمللی است و بسیاری از اصطلاحات پایه آن به زبان انگلیسی هستند. برای هنرجویانی که همزمان در مسیر آموزش زبان انگلیسی و یادگیری موسیقی هستند، آشنایی با این واژگان اهمیت زیادی دارد، زیرا در کتابها، ویدئوهای آموزشی، نرمافزارهای آهنگسازی و کلاسهای آنلاین بهوفور استفاده میشوند.
اصطلاحات پایه موسیقی شامل مفاهیمی مثل Sound (صدا)، Note (نت)، Beat (ضرب)، Melody (ملودی) و Harmony (هارمونی) است. فهم این کلمات باعث میشود هنرجو بتواند بهتر درباره موسیقی صحبت کند و منابع انگلیسی را راحتتر بفهمد. همچنین این اصطلاحات برای درک مباحث حرفهایتر موسیقی، مثل ریتم، گرامر موسیقی و تئوری پیشرفته، ضروریاند.
یادگیری این کلمات حتی میتواند باعث تقویت گرامر زبان انگلیسی شود، زیرا ساختار جملهها در توضیحات آموزشی موسیقی به شکل ساده و کاربردی استفاده میشود. در این بخش مهمترین کلمات پایه را معرفی میکنیم تا نقطه شروعی قدرتمند برای فهم اصطلاحات انگلیسی مربوط به موسیقی باشد.
۲۰ مثال — اصطلاحات پایه موسیقی
| English Term | Translation | Example | ترجمه مثال |
|---|---|---|---|
| Sound | صدا | .Sound travels through air | صدا از طریق هوا منتقل میشود. |
| Note | نت | .This song starts with a high note | این آهنگ با یک نت بالا شروع میشود. |
| Beat | ضرب | .Follow the beat of the drum | ضرب طبل را دنبال کن. |
| Rhythm | ریتم | .The rhythm is very catchy | ریتم خیلی گیراست. |
| Melody | ملودی | .I love the melody of this song | ملودی این آهنگ را دوست دارم. |
| Harmony | هارمونی | .They sing in perfect harmony | آنها با هارمونی کامل میخوانند. |
| Song | آهنگ | .This song is popular worldwide | این آهنگ در سراسر جهان محبوب است. |
| Volume | حجم صدا | .Increase the volume, please | لطفاً حجم صدا را زیاد کن. |
| Pitch | زیر و بمی | .Her pitch is very accurate | زیر و بمی صدایش بسیار دقیق است. |
| Tone | تُن | .This tone feels warm | این تُن حس گرم دارد. |
| Genre | سبک | .Rock is my favorite genre | راک سبک موردعلاقه من است. |
| Musician | موزیسین | .He is a professional musician | او یک موزیسین حرفهای است. |
| Band | گروه موسیقی | .The band performed live | گروه موسیقی اجرا داشت. |
| Singer | خواننده | .The singer has a soft voice | خواننده صدای ملایمی دارد. |
| Instrument | ساز | .The guitar is a popular instrument | گیتار یک ساز محبوب است. |
| Scale | گام | .Practice the C major scale | گام دو ماژور را تمرین کن. |
| Tempo | سرعت | .Keep the same tempo | همان سرعت را حفظ کن. |
| Chord | آکورد | .Play the G major chord | آکورد سل ماژور را بزن. |
| Practice | تمرین | .Practice makes perfect | تمرین انسان را کامل میکند. |
| Performance | اجرا | .Their performance was amazing | اجرای آنها فوقالعاده بود. |
اصطلاحات مربوط به نتخوانی (Notation Terms)؛ از Staff تا Clef
نتخوانی یکی از پایههای اساسی موسیقی است و برای هر هنرجو، چه مبتدی و چه حرفهای، ضروری محسوب میشود. برای استفاده از منابع بینالمللی موسیقی و نرمافزارهای آموزشی، دانستن اصطلاحات انگلیسی نتخوانی اهمیت ویژه دارد. اصطلاحاتی مانند Staff (پنجخط)، Clef (کلید)، Ledger Lines (خطهای اضافه)، Bar Line (خط میزان) و Time Signature (کسر میزان) در تمامی کتابهای تئوری موسیقی بهکار میروند.
اگر هدف شما یادگیری زبان انگلیسی در حوزه موسیقی باشد، این واژگان اولین قدم برای فهم ساختار نوشتاری موسیقی هستند. درک این اصطلاحات به شما کمک میکند بهتر موسیقی را بخوانید، نتها را تشخیص دهید و ریتمها را بفهمید. حتی درک گرامر موسیقی مشابه گرامر زبان انگلیسی است؛ هر عنصر جایگاه مشخص خود را دارد. این بخش تمام اصطلاحات ضروری نتخوانی را همراه با مثال ارائه میدهد.
۲۰ مثال —اصطلاحات نتخوانی
| Term | Meaning | Example | ترجمه |
|---|---|---|---|
| Staff | پنجخط | .Notes are written on the staff | نتها روی پنجخط نوشته میشوند. |
| Clef | کلید | .The treble clef is used for high notes | کلید سل برای نتهای بالا استفاده میشود. |
| Bass Clef | کلید فا | .Bass clef shows low notes | کلید فا نتهای بم را نشان میدهد. |
| Ledger Lines | خط اضافه | .Ledger lines extend the staff | خطهای اضافه محدوده پنجخط را گسترش میدهند. |
| Bar Line | خط میزان | .Bar lines divide the music | خط میزان موسیقی را تقسیم میکند. |
| Measure | میزان | .This measure has four beats | این میزان چهار ضرب دارد. |
| Note Head | سر نت | .The note head shows the pitch | سر نت زیر و بمی را نشان میدهد. |
| Stem | ساقه | .The stem changes direction | ساقه جهتش عوض میشود. |
| Flag | پرچم | .Eighth notes have one flag | نتهای هشتم یک پرچم دارند. |
| Sharp | دیز | .F sharp is higher than F | فا دیز از فا بالاتر است. |
| Flat | بمل | .B flat is slightly lower | سی بمل کمی پایینتر است. |
| Natural | بکار | .The natural cancels sharps or flats | بکار علامتهای دیز یا بمل را حذف میکند. |
| Time Signature | کسر میزان | .4/4 is a common time signature | چهارچهار یک کسر میزان رایج است. |
| Key Signature | سرکلید | .The key signature shows the scale | سرکلید گام را نشان میدهد. |
| Repeat Sign | علامت تکرار | .Play this part again | این بخش را دوباره اجرا کن. |
| Whole Note | نت گرد | .A whole note lasts four beats | نت گرد چهار ضرب طول میکشد. |
| Half Note | نت سفید | .A half note lasts two beats | نت سفید دو ضرب است. |
| Quarter Note | نت سیاه | .Quarter notes are common | نت سیاه رایج است. |
| Eighth Note | نت چنگ | .Eighth notes sound faster | نت چنگ سریعتر شنیده میشود. |
| Rest | سکوت | .A rest indicates silence | سکوت نشاندهنده توقف صداست. |

اصطلاحات ریتم و زمان در موسیقی (Rhythm & Time Signatures)
ریتم ساختار زمانی موسیقی است و بدون آن، هیچ آهنگی مفهوم منظم نخواهد داشت. واژگان مربوط به ریتم، درک ضرب، الگوهای زمانی و کسرهای میزان را سادهتر میکند. اصطلاحاتی مانند Beat (ضرب)، Pulse (نبض موسیقی)، Downbeat (ضرب قوی)، Upbeat (ضرب ضعیف) و Syncopation (سنکوپ) در آموزش ریتم بسیار حیاتی هستند.
برای هنرجویانی که یادگیری زبان انگلیسی را با موسیقی ترکیب میکنند، شناخت این واژگان کمک میکند ویدئوهای آموزشی و متون تخصصی را بهتر بفهمند. ریتم همچنین در آهنگسازی، نوازندگی و آواز نقش مهمی دارد.
کسر میزان (Time Signature) نیز یکی از مهمترین بخشهای خواندن ریتم است. زمانبندی صحیح اجرای موسیقی مثل رعایت گرامر در زبان انگلیسی است؛ اگر جای ضربها اشتباه شود، جمله موسیقایی نامفهوم خواهد بود.
۲۰ مثال — ریتم و زمان
| Term | Meaning | Example | ترجمه |
|---|---|---|---|
| Beat | ضرب | .Keep the beat steady | ضرب را ثابت نگه دار. |
| Pulse | نبض | .Feel the pulse of the music | نبض موسیقی را حس کن. |
| Downbeat | ضرب قوی | .The song starts on the downbeat | آهنگ روی ضرب قوی شروع میشود. |
| Upbeat | ضرب ضعیف | .Clap on the upbeat | روی ضرب ضعیف دست بزن. |
| Syncopation | سنکوپ | .This rhythm uses syncopation | این ریتم از سنکوپ استفاده میکند. |
| Groove | گروو | .The groove is very smooth | گروو بسیار روان است. |
| Tempo | سرعت | .The tempo increases here | سرعت اینجا افزایش پیدا میکند. |
| Meter | متر | .The meter is simple | متر ساده است. |
| 4/4 | چهار چهار | .Most pop songs use 4/4 | بیشتر پاپها ۴/۴ هستند. |
| 3/4 | سه چهار | .Waltz is written in 3/4 | والس در ۳/۴ نوشته میشود. |
| 6/8 | شش هشتم | .6/8 feels like a triplet | ۶/۸ حس تریوله دارد. |
| Phrase | عبارت | .The phrase ends here | عبارت اینجا تمام میشود. |
| Pattern | الگو | .Repeat the rhythm pattern | الگوی ریتم را تکرار کن. |
| Accent | تأکید | .Put an accent on beat two | روی ضرب دوم تأکید کن. |
| Subdivision | تقسیم ضرب | .Count the subdivisions | تقسیمات ضرب را بشمار. |
| Triplet | تریوله | .Play the triplets evenly | تریولهها را یکنواخت بزن. |
| Polyrhythm | پلیریتم | .African music uses polyrhythms | موسیقی آفریقایی پلیریتم دارد. |
| Groove | حس ریتم | .The groove makes it danceable | حس ریتم آن را قابل رقصیدن میکند. |
| Rhythm Section | بخش ریتم | .The rhythm section leads the band | بخش ریتم گروه را هدایت میکند. |

واژگان مربوط به شدت و دینامیک صدا (Dynamics)
دینامیک در موسیقی نشان میدهد که صدا با چه شدتی اجرا شود؛ یعنی آیا آهنگ باید آرام نواخته شود یا بلند، ناگهانی یا تدریجی. بسیاری از این اصطلاحات به زبان ایتالیایی و انگلیسی در متون موسیقی دیده میشوند، مانند piano (آرام)، forte (قوی) و crescendo (افزایش تدریجی شدت). دانستن واژگان دینامیک برای نوازندگان، خوانندگان و آهنگسازان ضروری است، زیرا باعث میشود احساس موسیقی بهتر منتقل شود.
در هنر خوانندگی نیز این واژگان نقش مهمی دارند؛ خواننده باید بداند کجا آرام بخواند و کجا اوج بگیرد. برای افرادی که آموزش زبان انگلیسی را همراه با اصطلاحات موسیقی دنبال میکنند، یادگیری Dynamics فرصتی عالی برای درک عبارات تخصصی انگلیسی است. این اصطلاحات حتی در نرمافزارهای آهنگسازی مثل Cubase، Logic و FL Studio نیز کاربرد گستردهای دارند. شناخت دینامیکها به اجرای دقیق، بیان احساس و درک بهتر متون آموزشی کمک قابلتوجهی میکند.
۲۰ مثال — واژگان دینامیک
| Term | Meaning | Example | ترجمه |
|---|---|---|---|
| Pianissimo (pp) | بسیار آرام | .Play this part pianissimo | این بخش را بسیار آرام بزن. |
| Piano (p) | آرام | .Sing the verse piano | بند را آرام بخوان. |
| Mezzo Piano (mp) | کمی آرام | .Start mezzo piano | کمی آرام شروع کن. |
| Mezzo Forte (mf) | متوسط رو به قوی | .Continue mezzo forte | متوسط رو به قوی ادامه بده. |
| Forte (f) | قوی | .Play the chorus forte | کورس را قوی بزن. |
| Fortissimo (ff) | بسیار قوی | .End the piece fortissimo | قطعه را خیلی قوی تمام کن. |
| Crescendo | افزایش شدت | .Make a crescendo here | اینجا شدت را زیاد کن. |
| Decrescendo | کاهش شدت | .Slowly decrescendo | آرامآرام شدت را کم کن. |
| Diminuendo | کمشدن تدریجی | .Use diminuendo for the ending | در پایان از دشک استفاده کن. |
| Accent | تأکید | .Put an accent on the note | روی نت تأکید بگذار. |
| Sforzando (sfz) | ضربه ناگهانی | .Add a sforzando here | اینجا ضربه ناگهانی بزن. |
| Legato | پیوسته | .Play this passage legato | این بخش را پیوسته اجرا کن. |
| Staccato | جدا | .Use staccato for fast notes | برای نتهای سریع از استکاتو استفاده کن. |
| Tenuto | کشیده | .Hold the note tenuto | نت را کشیده نگه دار. |
| Marcato | کوبشی | .Play these notes marcato | این نتها را کوبشی بزن. |
| Subito Piano (sub. p) | ناگهانی آرام | .Suddenly go subito piano | ناگهانی آرام شو. |
| Subito Forte (sub. f) | ناگهانی قوی | .Switch to forte suddenly | ناگهانی قوی شو. |
| Fade In | افزایش تدریجی صدا | .Fade in the intro | صدای ابتدا را تدریجی زیاد کن. |
| Fade Out | کاهش تدریجی صدا | .Fade out at the end | در پایان تدریجی کم کن. |
| Expression | بیان | .Add more expression here | اینجا احساس بیشتری بگذار. |
اصطلاحات مربوط به تمپو و سرعت موسیقی (Tempo Markings)
تمپو میزان سرعت اجرای یک قطعه موسیقی است و یکی از مهمترین عناصر در آهنگسازی، نوازندگی و خوانندگی محسوب میشود. بسیاری از اصطلاحات مربوط به تمپو به ایتالیایی هستند، اما در همه منابع انگلیسی مورد استفاده قرار میگیرند؛ بنابراین دانستن آنها برای هنرجویانی که یادگیری زبان انگلیسی را هدف قرار دادهاند ضروری است. اصطلاحاتی مثل Largo (خیلی آرام)، Adagio (آهسته)، Moderato (متوسط)، Allegro (تند) و Presto (خیلی تند) در تمامی متون موسیقی دیده میشوند.
در سبکهای مدرن نیز عباراتی مانند Slow, Medium, Fast, BPM (تعداد ضرب در دقیقه) استفاده میشود. درک درست تمپو کمک میکند که نوازنده با سرعت درست بنوازد و آهنگساز بتواند حس مناسب را در قطعه ایجاد کند. همچنین این اصطلاحات در نرمافزارهای آهنگسازی و تنظیم موسیقی کاملاً حیاتی هستند.
۲۰ مثال — اصطلاحات تمپو
| Term | Meaning | Example | ترجمه |
|---|---|---|---|
| Largo | بسیار آهسته | .The intro is played largo | مقدمه بسیار آهسته نواخته میشود. |
| Adagio | آهسته | .Play the melody adagio | ملودی را آهسته اجرا کن. |
| Andante | کمی آهسته | .Walk through the rhythm andante | ریتم را کمی آهسته پیش ببر. |
| Moderato | متوسط | .Continue at moderato tempo | با سرعت متوسط ادامه بده. |
| Allegro | تند | .The chorus is allegro | کورس تند است. |
| Vivace | زنده و تند | .Play this part vivace | این بخش را زنده و تند بزن. |
| Presto | بسیار تند | .The ending is presto | پایان بسیار تند است. |
| Prestissimo | فوقالعاده تند | .It gets prestissimo here | اینجا فوقالعاده تند میشود. |
| BPM | ضرب در دقیقه | .Set the BPM to 120 | سرعت را روی ۱۲۰ بگذار. |
| Slow | آرام | .This song starts slow | این آهنگ آرام شروع میشود. |
| Medium | متوسط | .Keep the beat medium | ضرب را متوسط نگه دار. |
| Fast | سریع | .The guitar solo is fast | سولو گیتار سریع است. |
| Accelerando | افزایش سرعت | .Gradually accelerando | آرام آرام سرعت را زیاد کن. |
| Ritardando | کاهش سرعت | .Ritardando before the ending | قبل از پایان آهسته شو. |
| Rubato | آزاد | .Play rubato for emotion | برای احساس آزاد اجرا کن. |
| Tempo Change | تغییر سرعت | .There's a tempo change here | اینجا تغییر سرعت وجود دارد. |
| Metronome | مترونوم | .Use a metronome to practice | برای تمرین از مترونوم استفاده کن. |
| Constant Tempo | سرعت ثابت | .Keep a constant tempo | سرعت را ثابت نگه دار. |
| Half-Time | نیمسرعت | .Switch to half-time | به نیمسرعت برو. |
| Double-Time | دوبرابر سرعت | .Play double-time here | اینجا با دوبرابر سرعت بزن. |

کلمات پرکاربرد در تئوری موسیقی (Music Theory Vocabulary)
تئوری موسیقی زبان مشترک تمام موزیسینهای جهان است و بدون شناخت واژگان آن، درک ساختارهای موسیقی دشوار میشود. بسیاری از این اصطلاحات در منابع بینالمللی به انگلیسی هستند و برای هنرجویانی که همزمان در مسیر یادگیری موسیقی و آموزش زبان انگلیسی حرکت میکنند، دانستن آنها ضروری است.
اصطلاحاتی مثل Scale (گام)، Interval (فاصله)، Chord (آکورد)، Key (تنالیته)، Harmony (هارمونی) و Progression (توالی آکوردی) پایههای تئوری موسیقی را میسازند. با یادگیری این واژگان، هنرجو میتواند اصول ساخت آهنگ، تحلیل قطعات و تنظیم هارمونی را بهتر درک کند. این کلمات در دورههای آموزشی، کتابهای تئوری موسیقی، نرمافزارهای آهنگسازی و آموزشهای آنلاین نیز کاربرد بسیار زیادی دارند.
همچنین، مطالعه منابع انگلیسی تئوری موسیقی به تقویت دایره لغات، بهبود گرامر و درک بهتر اصطلاحات تخصصی کمک میکند. آشنایی با این واژگان مسیر هنرجو را برای ورود به مباحث پیشرفتهتر هموار میسازد.
۲۰ مثال — تئوری موسیقی
| Term | Meaning | Example | ترجمه |
|---|---|---|---|
| Scale | گام | .Practice the major scale | گام ماژور را تمرین کن. |
| Interval | فاصله | .This interval is a perfect fifth | این فاصله پنجم درست است. |
| Chord | آکورد | .Play the C major chord | آکورد دو ماژور را بزن. |
| Key | تنالیته | .The song is in the key of G | آهنگ در تنالیته سل است. |
| Mode | مُد | .Dorian is a minor mode | دورین یک مُد مینور است. |
| Harmony | هارمونی | .The harmony fits well | هارمونی خوب مینشیند. |
| Progression | توالی | .This chord progression is common | این توالی آکورد رایج است. |
| Modulation | مدولاسیون | .There is modulation here | اینجا مدولاسیون وجود دارد. |
| Cadence | فرود | .The cadence ends the phrase | فرود عبارت را پایان میدهد. |
| Root | ریشه آکورد | .The root note is C | نت ریشه دو است. |
| Triad | سهصدایی | .A triad has three notes | سهصدایی سه نت دارد. |
| Seventh Chord | آکورد هفتم | .Jazz uses seventh chords often | جاز از آکوردهای هفتم زیاد استفاده میکند. |
| Major | ماژور | .Major scales sound bright | گامهای ماژور شاد هستند. |
| Minor | مینور | .Minor keys feel sad | تنالیتههای مینور غمگیناند. |
| Tonic | تونیک | .C is the tonic here | تونیک اینجا دو است. |
| Dominant | دومینانت | .G is the dominant in C major | سل دومینانت در دو ماژور است. |
| Subdominant | سابدومینانت | .F is the subdominant | فا سابدومینانت است. |
| Octave | اکتاو | .Move up one octave | یک اکتاو بالاتر برو. |
| Semitone | نیمپرده | .A semitone is the smallest step | نیمپرده کوچکترین فاصله است. |
| Whole Tone | پرده کامل | .A whole tone equals two semitones | یک پرده کامل برابر دو نیمپرده است. |

اصطلاحات مربوط به سازها و بخشهای ارکستر (Instruments & Orchestration Terms)
شناخت سازها و نام انگلیسی آنها برای هر نوازنده، خواننده، آهنگساز و هنرجوی موسیقی ضروری است. بسیاری از کتابهای موسیقی، برنامههای آموزشی و نرمافزارهای تنظیم موسیقی از اصطلاحات انگلیسی برای معرفی سازها و بخشهای ارکستر استفاده میکنند.
اصطلاحات مهمی مانند Strings (سازهای زهی)، Brass (سازهای بادی برنجی)، Woodwinds (بادی چوبی) و Percussion (سازهای کوبهای) ساختار ارکستر را تشکیل میدهند. در نرمافزارهای آهنگسازی نیز بانکهای سازها با همین نامها دیده میشود.
یادگیری این واژگان علاوه بر تقویت یادگیری زبان انگلیسی، به هنرجو کمک میکند با منابع بینالمللی موسیقی راحتتر ارتباط برقرار کند و توانایی تحلیل قطعات ارکسترال را به دست آورد. شناخت بخشهای ارکستر برای تنظیمکنندگان نیز بسیار حیاتی است.
۲۰ مثال — سازها و ارکستر
| Term | Meaning | Example | ترجمه |
|---|---|---|---|
| Strings | زهیها | .The strings start softly | سازهای زهی آرام شروع میکنند. |
| Violin | ویولن | .The violin plays the melody | ویولن ملودی را میزند. |
| Viola | ویولا | .The viola supports harmony | ویولا هارمونی را پشتیبانی میکند. |
| Cello | ویولنسل | .The cello adds warmth | ویولنسل گرما میافزاید. |
| Double Bass | کنترباس | .Double bass gives depth | کنترباس عمق ایجاد میکند. |
| Woodwinds | بادی چوبی | .Woodwinds enter next | بادیهای چوبی وارد میشوند. |
| Flute | فلوت | .The flute sounds bright | فلوت صدای روشن دارد. |
| Oboe | اوبوآ | .Oboe plays the main theme | اوبوآ تم اصلی را میزند. |
| Clarinet | کلارینت | .The clarinet joins softly | کلارینت آرام مینوازد. |
| Bassoon | باسون | .Bassoon adds character | باسون شخصیت میافزاید. |
| Brass | بادی برنجی | .Brass makes the music powerful | بادی برنجی قدرت میبخشد. |
| Trumpet | ترومپت | .The trumpet plays loudly | ترومپت بلند مینوازد. |
| Trombone | ترومبون | .Trombone adds richness | ترومبون غنا ایجاد میکند. |
| Tuba | توبا | .Tuba supports the bass | توبا بخش باس را پشتیبانی میکند. |
| Percussion | کوبهای | .Percussion creates rhythm | کوبهایها ریتم ایجاد میکنند. |
| Drums | درامز | .Drums lead the beat | درامز ضرب را هدایت میکند. |
| Xylophone | زیلوفون | .The xylophone adds color | زیلوفون رنگ میافزاید. |
| Harp | هارپ | .The harp plays arpeggios | هارپ آرپژ مینوازد. |
| Conductor | رهبر ارکستر | .The conductor guides the orchestra | رهبر ارکستر گروه را هدایت میکند. |
| Section | بخش | .Each section has a role | هر بخش نقش خاصی دارد. |

اصطلاحات مربوط به سبکهای موسیقی (Music Genres Terminology)
سبکهای موسیقی تنوع زیادی دارند و آشنایی با نام انگلیسی هر سبک برای هنرجویان بسیار مهم است. بسیاری از سبکهای موسیقی مانند Rock, Jazz, Pop, Hip-Hop, Classical, Electronic و Blues در ایران نیز محبوب هستند و در منابع جهانی با همین نامها شناخته میشوند.
یادگیری این اصطلاحات به هنرجو کمک میکند سبکهای مورد علاقه خود را بهتر جستوجو کند، آموزشهای مناسب پیدا کند و با مخاطبان بینالمللی ارتباط برقرار کند. بسیاری از سبکها از نظر فرهنگی و موسیقایی ویژگیهای خاص خود را دارند و دانستن تفاوت بین آنها برای خوانندگان، نوازندگان و آهنگسازان ضروری است.
این بخش با معرفی واژگان اصلی ژانرهای موسیقی، دایره لغات شما را در آموزش زبان انگلیسی افزایش میدهد و زمینه را برای مطالعه منابع خارجی فراهم میکند.
۲۰ مثال — سبکهای موسیقی
| Term | Meaning | Example | ترجمه |
|---|---|---|---|
| Pop | پاپ | .Pop music is widely popular | موسیقی پاپ بسیار محبوب است. |
| Rock | راک | .Rock has strong guitars | راک گیتارهای قوی دارد. |
| Jazz | جاز | .Jazz uses improvisation | جاز از بداههنوازی استفاده میکند. |
| Blues | بلوز | .Blues tells emotional stories | بلوز داستانهای احساسی میگوید. |
| Classical | کلاسیک | .Classical music is timeless | موسیقی کلاسیک ماندگار است. |
| Hip-Hop | هیپهاپ | .Hip-hop focuses on rhythm | هیپهاپ روی ریتم تمرکز دارد. |
| Rap | رَپ | .Rap is spoken rhythmically | رپ بهصورت ریتمیک گفته میشود. |
| Electronic | الکترونیک | .Electronic music uses synths | موسیقی الکترونیک از سینت استفاده میکند. |
| House | هاوس | .House music is danceable | هاوس برای رقص مناسب است. |
| Trance | ترنس | .Trance is energetic | ترنس انرژی بالایی دارد. |
| Metal | متال | .Metal is loud and heavy | متال بلند و سنگین است. |
| R&B | ریتم و بلوز | .R&B blends soul and groove | R&B ترکیب سول و گروو است. |
| Soul | سول | .Soul music is emotional | سول احساسی است. |
| Reggae | رگه | .Reggae has a relaxed beat | رگه ضرب آرام دارد. |
| Country | کانتری | .Country tells life stories | کانتری داستان زندگی میگوید. |
| Folk | فولک | .Folk uses traditional themes | فولک از موضوعات سنتی استفاده میکند. |
| Disco | دیسکو | .Disco is upbeat and fun | دیسکو شاد و پرانرژی است. |
| Opera | اپرا | .Opera mixes singing and drama | اپرا ترکیبی از خوانندگی و نمایش است. |
| EDM | موسیقی الکترونیک رقص | .EDM festivals are huge | فستیوالهای EDM بزرگ هستند. |
| Indie | ایندی | .Indie focuses on creativity | ایندی بر خلاقیت تمرکز دارد. |

واژگان تخصصی ضبط، میکس و مسترینگ (Studio, Mixing & Mastering Terms)
ضبط، میکس و مسترینگ سه مرحله اصلی تولید موسیقی هستند و بیشتر آموزشهای جهانی مربوط به این حوزه به زبان انگلیسی ارائه میشوند. به همین دلیل، یادگیری اصطلاحات انگلیسی این بخش برای هر هنرجو، تنظیمکننده، خواننده و آهنگساز ضروری است.
اصطلاحاتی مانند Recording (ضبط)، Track (لایه صوتی)، EQ (اکوالایزر)، Compression (کمپرشن)، Reverb (ریورب) و Limiter (لیمتر) در تمامی نرمافزارهای موسیقی از FL Studio تا Logic Pro وجود دارند.
علاوه بر این، در دورههای آموزش زبان انگلیسی تخصصی موسیقی، این واژگان کاربرد زیادی دارند و باعث افزایش دایره لغات هنرجو میشوند. آشنایی با واژگان میکس به شما کمک میکند کیفیت صدای خوانندگی یا ساز خود را بهتر کنید، پروژههای موسیقی حرفهایتر بسازید و منابع خارجی را کاملاً درک کنید.
همچنین درک مفاهیم میکس و مسترینگ میتواند شما را در مسیر تبدیل شدن به موزیسینی حرفهای یاری کند.
۲۰ مثال — ضبط، میکس و مسترینگ
| Term | Meaning | Example | ترجمه |
|---|---|---|---|
| Recording | ضبط | .Start recording the vocals | ضبط وکال را آغاز کن. |
| Track | لایه صوتی | .Add a new track | یک لایه جدید اضافه کن. |
| Mixer | میکسر | .Open the mixer window | پنجره میکسر را باز کن. |
| EQ | اکوالایزر | .Use EQ to remove noise | از EQ برای حذف نویز استفاده کن. |
| Compression | کمپرشن | .Add compression to the vocal | به وکال کمپرشن بده. |
| Reverb | ریورب | .Add reverb for space | برای فضا ریورب اضافه کن. |
| Delay | دیلی | .Use delay for echo | برای اکو از دیلی استفاده کن. |
| Limiter | لیمیتر | .Apply a limiter at the end | در پایان لیمیتر اعمال کن. |
| Mastering | مسترینگ | .Mastering improves loudness | مسترینگ بلندی صدا را بهبود میدهد. |
| Mixing | میکس | .Mixing balances all tracks | میکس همه لایهها را بالانس میکند. |
| Pan | پن | .Pan the guitar left | گیتار را به چپ پن کن. |
| Gain | گین | .Reduce the gain | گین را کم کن. |
| Fade | فید | .Fade out the ending | پایان را فید اوت کن. |
| Noise Reduction | کاهش نویز | .Use noise reduction here | اینجا کاهش نویز استفاده کن. |
| Monitor | مانیتور | .Check the sound on monitors | صدا را روی مانیتورها چک کن. |
| Headphones | هدفون استودیو | .Use studio headphones | از هدفون استودیویی استفاده کن. |
| Sample | سمپل | .Load a drum sample | یک سمپل درام لود کن. |
| Plugin | پلاگین | .Install this plugin | این پلاگین را نصب کن. |
| Waveform | شکل موج | .Look at the waveform | شکل موج را نگاه کن. |
| Bounce | خروجی گرفتن | .Bounce the final track | خروجی نهایی بگیر. |

اصطلاحات پرکاربرد در آموزش و تمرین موسیقی (Practice & Pedagogy Terms)
آموزش موسیقی نیازمند تمرین مداوم، روشهای آموزشی استاندارد و درک صحیح از اصطلاحات تخصصی است. بسیاری از این واژگان در کتابها، آموزشهای آنلاین و کلاسهای بینالمللی به زبان انگلیسی بیان میشوند.
اصطلاحاتی مانند Warm-up (گرمکردن)، Exercise (تمرین)، Technique (تکنیک)، Sight Reading (نتخوانی دیداری) و Repetition (تکرار) ابزارهای اصلی پیشرفت هر نوازنده و خواننده محسوب میشوند.
داشتن آگاهی از این اصطلاحات به هنرجویان کمک میکند تا مسیر یادگیری خود را بهتر مدیریت کنند و منابع خارجی را با درک کامل بخوانند. همچنین این واژگان پایهای برای آموزش زبان انگلیسی مرتبط با موسیقی هستند و دایره لغات تخصصی هنرجو را افزایش میدهند.
با درک اصطلاحات آموزشی، روند پیشرفت سریعتر شده و اجرای موسیقی با کیفیت بالاتری همراه میشود.
۲۰ مثال — آموزش و تمرین موسیقی
| Term | Meaning | Example | ترجمه |
|---|---|---|---|
| Practice | تمرین | .Practice every day | هر روز تمرین کن. |
| Exercise | تمرین تخصصی | .Do this exercise slowly | این تمرین را آرام انجام بده. |
| Warm-up | گرمکردن | .Start with a warm-up | با گرمکردن شروع کن. |
| Technique | تکنیک | .Improve your technique | تکنیکت را بهتر کن. |
| Lesson | درس | .Today’s lesson is rhythm | درس امروز ریتم است. |
| Sight Reading | نتخوانی دیداری | .Practice sight reading daily | روزانه نتخوانی دیداری تمرین کن. |
| Repetition | تکرار | .Repetition leads to mastery | تکرار باعث تسلط میشود. |
| Training | آموزش | .Vocal training boosts skills | آموزش وکال مهارتها را افزایش میدهد. |
| Tempo Control | کنترل سرعت | .Work on tempo control | روی کنترل سرعت کار کن. |
| Posture | وضعیت بدن | .Maintain a good posture | وضعیت بدن درست را حفظ کن. |
| Finger Exercise | تمرین انگشت | .Do finger exercises daily | تمرین انگشت روزانه انجام بده. |
| Ear Training | تربیت شنوایی | .Ear training improves pitch | تربیت شنوایی زیر و بمی را بهتر میکند. |
| Rhythm Drill | تمرین ریتم | .Try this rhythm drill | این تمرین ریتم را امتحان کن. |
| Breathing | تنفس | .Improve your breathing | تنفست را بهتر کن. |
| Accuracy | دقت | .Play with accuracy | با دقت اجرا کن. |
| Memorization | حفظ کردن | .Try memorization techniques | تکنیکهای حفظکردن را امتحان کن. |
| Improvement | پیشرفت | .Your improvement is clear | پیشرفت تو مشخص است. |
| Focus | تمرکز | .Maintain focus while practicing | هنگام تمرین تمرکز را حفظ کن. |
| Routine | روتین تمرین | .Build a practice routine | روتین تمرین بساز. |
| Consistency | استمرار | .Consistency is the key | استمرار کلید موفقیت است. |

واژگان تخصصی آواز و تکنیکهای خوانندگی (Vocal Terminology)
در آموزش خوانندگی، اصطلاحات تخصصی انگلیسی نقش مهمی دارند، زیرا اکثر منابع معتبر جهانی، دورههای آنلاین و تمرینات آوازی به زبان انگلیسی ارائه میشوند. یادگیری این واژگان برای هنرجویانی که میخواهند اصول علمی آواز را بیاموزند، کاملاً ضروری است.
اصطلاحاتی مثل Vocal Range (وسعت صدا)، Head Voice (صدای سر)، Chest Voice (صدای سینه)، Falsetto (فالس)، Breath Support (حمایت تنفسی)، Vibrato (ویبره) و Resonance (رزونانس) از پایههای اصلی خوانندگی حرفهای محسوب میشوند. این واژگان به شما کمک میکنند بهتر تمرین کنید، صدای خود را کنترل کنید و آموزشهای جهانی را راحتتر درک کنید.
همچنین یادگیری این اصطلاحات باعث تقویت مهارت زبان انگلیسی تخصصی موسیقی میشود و دایره لغات شما را افزایش میدهد. هر خوانندهای قبل از ورود به تکنیکهای حرفهای باید با این واژگان آشنا باشد تا بتواند صدای خود را علمیتر پرورش دهد.
۲۰ مثال — آواز و تکنیکهای خوانندگی
| Term | Meaning | Example | ترجمه |
|---|---|---|---|
| Vocal Range | وسعت صدا | .Expand your vocal range | وسعت صدای خود را افزایش بده. |
| Head Voice | صدای سر | .Sing this part in head voice | این بخش را با صدای سر بخوان. |
| Chest Voice | صدای سینه | .Use chest voice for power | برای قدرت از صدای سینه استفاده کن. |
| Falsetto | فالس | .He sings high notes in falsetto | او نتهای بالا را با فالس میخواند. |
| Mix Voice | صدای میکس | .Use mix voice for smooth transitions | برای گذرهای نرم از میکس استفاده کن. |
| Resonance | رزونانس | .Increase resonance for clarity | برای وضوح رزونانس را بالا ببر. |
| Breath Support | حمایت تنفس | .Improve your breath support | حمایت تنفسیات را بهتر کن. |
| Vibrato | ویبره | .Add vibrato at the end | در پایان ویبره اضافه کن. |
| Pitch | کوک | .Keep your pitch accurate | کوک صدایت را دقیق نگه دار. |
| Tone | تُن | .Improve your vocal tone | تُن صدایت را بهتر کن. |
| Projection | پرتاب صدا | .Work on your projection | روی پرتاب صدایت کار کن. |
| Articulation | بیان کلمات | .Improve articulation when singing | بیان کلمات را هنگام خواندن بهتر کن. |
| Warm-up | گرمکردن | .Always do vocal warm-ups | همیشه گرمکردن آوازی انجام بده. |
| Dynamics | دینامیک | .Use dynamics for emotion | از دینامیکها برای احساس استفاده کن. |
| Breath Control | کنترل تنفس | .Breath control is essential | کنترل تنفس ضروری است. |
| Vocal Fry | صدای فِرای | .Start with vocal fry | با صدای فرای شروع کن. |
| Diction | تلفظ | .Focus on diction in performances | در اجراها روی تلفظ تمرکز کن. |
| Legato | پیوسته | .Sing the line legato | این خط را پیوسته بخوان. |
| Staccato | جدا | .Use staccato for fast notes | برای نتهای سریع از استکاتو استفاده کن. |
| Range Extension | توسعه وسعت صدا | .Do exercises for range extension | تمرینات توسعه وسعت صدا انجام بده. |
اصطلاحات مربوط به ساخت آهنگ و آهنگسازی (Composition & Songwriting Terms)
آهنگسازی ترکیبی از خلاقیت، دانش تئوری موسیقی و مهارتهای فنی است. برای یادگیری آهنگسازی با منابع انگلیسی، آشنایی با واژگان تخصصی این حوزه ضروری است. اصطلاحاتی مانند Melody (ملودی)، Lyrics (ترانه)، Arrangement (تنظیم)، Hook (هوک)، Bridge (بریدج)، Verse (بند) و Chorus (کورس) ساختار اصلی یک آهنگ را تشکیل میدهند.
علاوه بر این، آهنگسازان برای توصیف ایدهها و مفاهیم موسیقی از واژگانی مانند Motif, Theme, Progression, Counterpoint و Texture استفاده میکنند. درک این کلمات باعث میشود بتوانید آهنگهای محبوب را تحلیل کنید و ایدههای حرفهایتری خلق کنید.
یادگیری این واژگان همچنین در آموزش زبان انگلیسی تخصصی موسیقی بسیار مفید است، زیرا به شما کمک میکند منابع خارجی را با تسلط بیشتری مطالعه کنید.
۲۰ مثال — آهنگسازی
| Term | Meaning | Example | ترجمه |
|---|---|---|---|
| Melody | ملودی | .Write a simple melody | یک ملودی ساده بنویس. |
| Lyrics | ترانه | .The lyrics are emotional | ترانه احساسی است. |
| Hook | هوک | .The hook is very catchy | هوک آهنگ بسیار گیر است. |
| Verse | بند | .The verse tells the story | بند داستان را تعریف میکند. |
| Chorus | کورس | .The chorus is repeated | کورس تکرار میشود. |
| Bridge | بریدج | .Add a bridge before the ending | قبل از پایان یک بریدج اضافه کن. |
| Arrangement | تنظیم | .The arrangement is rich | تنظیم آهنگ غنی است. |
| Motif | موتیف | .This motif repeats often | این موتیف زیاد تکرار میشود. |
| Theme | تم | .The theme is memorable | تم آهنگ ماندگار است. |
| Progression | توالی آکورد | .Use a simple progression | از یک توالی ساده استفاده کن. |
| Counterpoint | کنترپوان | .Study counterpoint techniques | تکنیکهای کنترپوان را مطالعه کن. |
| Texture | بافت | .The texture becomes thicker | بافت موسیقی حجیمتر میشود. |
| Structure | ساختار | .The song structure is clear | ساختار آهنگ واضح است. |
| Rhythm Pattern | الگوی ریتم | .Create a new rhythm pattern | یک الگوی ریتم جدید بساز. |
| Harmony | هارمونی | .Add harmony to the chorus | به کورس هارمونی اضافه کن. |
| Riff | ریف | .Write a guitar riff | یک ریف گیتار بنویس. |
| Chord Chart | چارت آکورد | .Make a chord chart | چارت آکورد بکش. |
| Demo | دموی آهنگ | .Record a demo | یک دمو ضبط کن. |
| Concept | مفهوم | .Develop the song concept | مفهوم آهنگ را توسعه بده. |
| Inspiration | الهام | .Find inspiration in nature | از طبیعت الهام بگیر. |

کلمات تخصصی نرمافزارهای موسیقی (DAW Terminology)
نرمافزارهای موسیقی یا DAWها (Digital Audio Workstations) ابزار اصلی تولید موسیقی دیجیتال هستند. برای استفاده از این نرمافزارها، باید واژگان تخصصی آنها را بدانید. اصطلاحات مهمی مانند Timeline (جدول زمانی)، Track (لایه)، Automation (اتوماسیون)، Mixer (میکسر)، Piano Roll (پیانو رول)، Sampling (سمپلینگ) و Loop (لوپ) در تمام نرمافزارهای حرفهای مانند FL Studio، Ableton، Logic Pro و Cubase وجود دارند.
یادگیری این کلمات برای هنرجویانی که قصد دارند موسیقی الکترونیک، پاپ یا هیپهاپ تولید کنند کاملاً ضروری است. همچنین این اصطلاحات در آموزش زبان انگلیسی حوزه موسیقی دیجیتال بهکار میروند و دایره لغات هنرجو را تقویت میکنند.
۲۰ مثال — DAW اصطلاحات
| Term | Meaning | Example | ترجمه |
|---|---|---|---|
| DAW | نرمافزار موسیقی | .Choose a DAW to start | برای شروع یک DAW انتخاب کن. |
| Timeline | تایملاین | .Move the clip on the timeline | کلیپ را روی تایملاین جابهجا کن. |
| Piano Roll | پیانو رول | .Edit notes in the piano roll | نتها را در پیانو رول ویرایش کن. |
| Automation | اتوماسیون | .Add automation to the volume | اتوماسیون حجم صدا اضافه کن. |
| Loop | لوپ | .Use a drum loop | یک لوپ درام استفاده کن. |
| Plugin | پلاگین | .Install a new plugin | یک پلاگین جدید نصب کن. |
| Track | ترک | .Mute this track | این لایه را میوت کن. |
| Mixer | میکسر | .Open the mixer | میکسر را باز کن. |
| Master Channel | کانال مستر | .Check the master channel | کانال مستر را چک کن. |
| Sampler | سمپلر | .Load samples into the sampler | سمپلها را در سمپلر لود کن. |
| Synth | سینت | .Add a synth pad | یک سینت پد اضافه کن. |
| Render | خروجی گرفتن | .Render the final mix | خروجی نهایی بگیر. |
| Pattern | پترن | .Create a new pattern | یک پترن جدید بساز. |
| Clip | کلیپ | .Move the audio clip | کلیپ را جابهجا کن. |
| Browser | مرورگر | .Find it in the browser | آن را در مرورگر پیدا کن. |
| Tempo | سرعت | .Adjust the tempo | سرعت را تنظیم کن. |
| Grid | گرید | .Snap notes to the grid | نتها را روی گرید تنظیم کن. |
| Channel Rack | رک کانال | .Add drums to the channel rack | در رک کانال درام اضافه کن. |
| FX | افکتها | .Add effects to the track | افکتها را به ترک اضافه کن. |
اصطلاحات اجرای زنده و صحنه (Live Performance Terms)
اجرای زنده دنیای متفاوتی از ضبط استودیویی دارد. در اجرای زنده، واژگان تخصصی زیادی به کار میرود که دانستن آنها برای خوانندگان، نوازندگان و برگزارکنندگان ضروری است. واژگانی مانند Stage (صحنه)، Soundcheck (چک صدا)، Monitor (مانیتور صدا)، Mic Check (چک میکروفون)، Live Band (گروه زنده)، Backstage (پشت صحنه) و Audience (تماشاگران) در تمام کنسرتها استفاده میشوند.
یادگیری این اصطلاحات باعث میشود هنرمندان بتوانند بهتر با تیم فنی ارتباط برقرار کنند و در اجراهای خود عملکرد حرفهایتری داشته باشند. همچنین این واژگان در دورههای بینالمللی بسیار پرکاربرد هستند و دانستنشان برای یادگیری زبان انگلیسی کاربردی در موسیقی ضروری است.
۲۰ مثال — اجرای زنده
| Term | Meaning | Example | ترجمه |
|---|---|---|---|
| Stage | صحنه | .Go on stage now | الان روی صحنه برو. |
| Soundcheck | چک صدا | .Do a quick soundcheck | یک چک صدای سریع انجام بده. |
| Mic Check | چک میکروفن | .Mic check, one two | چک میکروفن، یک دو. |
| Monitor | مانیتور صدا | .Increase the monitor volume | حجم مانیتور را زیاد کن. |
| Backstage | پشت صحنه | .Wait backstage | پشت صحنه منتظر باش. |
| Audience | تماشاگران | .The audience is excited | تماشاگران هیجانزدهاند. |
| Live Band | گروه زنده | .A live band will perform | یک گروه زنده اجرا میکند. |
| Stage Lights | نورپردازی صحنه | .Turn on the stage lights | نورهای صحنه را روشن کن. |
| Sound Engineer | مهندس صدا | .The sound engineer is adjusting levels | مهندس صدا در حال تنظیم سطوح است. |
| Setlist | لیست آهنگها | .Prepare the setlist | لیست آهنگها را آماده کن. |
| Encore | اجرای اضافه | .The crowd wants an encore | جمعیت اجرای اضافه میخواهد. |
| Rehearsal | تمرین اجرا | .We have rehearsal today | امروز تمرین اجرا داریم. |
| Stage Presence | حضور صحنه | .Improve your stage presence | حضور صحنهات را بهتر کن. |
| Feedback | فیدبک صوتی | .Avoid microphone feedback | از فیدبک میکروفون جلوگیری کن. |
| Amp | امپلیفایر | .Turn on the guitar amp | امپ گیتار را روشن کن. |
| Spotlight | نور نقطهای | .Stand under the spotlight | زیر نور نقطهای بایست. |
| PA System | سیستم صوت | .The PA system is ready | سیستم صوت آماده است. |
| Live Mix | میکس زنده | .Adjust the live mix | میکس زنده را تنظیم کن. |
| Cue | علامت شروع | .Wait for your cue | منتظر علامت شروع باش. |
| Stage Manager | مدیر صحنه | .The stage manager calls you | مدیر صحنه تو را صدا میکند. |
مفاهیم مهم برای موزیسینهای حرفهای (Advanced Musicianship Terms)
در مراحل حرفهای موسیقی، هنرجویان با اصطلاحاتی روبهرو میشوند که درک آنها نیازمند دانش کافی از تئوری، اجرا و تحلیل موسیقی است. اصطلاحاتی مانند Articulation (شیوه اجرا)، Interpretation (تفسیر موسیقایی)، Phrasing (جملهبندی)، Syncopation (سنکوپ)، Modulation (مدولاسیون)، Improvisation (بداههنوازی) و Counterpoint (کنترپوان) برای نوازندگان حرفهای، خوانندگان و آهنگسازان ضروری هستند.
شناخت این واژگان باعث میشود موسیقی به شکل عمیقتری تحلیل شود و هنرمند بتواند با تسلط بیشتری اجرا کند. این واژگان در منابع تخصصی انگلیسی زبان بسیار استفاده میشوند، بنابراین یادگیری آنها به تقویت زبان انگلیسی تخصصی موسیقی نیز کمک میکند. ورود به سطح حرفهای بدون یادگیری این مفاهیم امکانپذیر نیست.
۲۰ مثال — مفاهیم حرفهای موسیقی
| Term | Meaning | Example | ترجمه |
|---|---|---|---|
| Interpretation | تفسیر | .Your interpretation is unique | تفسیرت منحصربهفرد است. |
| Phrasing | جملهبندی | .Work on your phrasing | روی جملهبندیات کار کن. |
| Articulation | شیوه اجرای نت | .Use clear articulation | از اجرای واضح نتها استفاده کن. |
| Syncopation | سنکوپ | .This piece uses syncopation | این قطعه از سنکوپ استفاده میکند. |
| Modulation | تغییر تنالیته | .Notice the modulation | تغییر تنالیته را متوجه شو. |
| Improvisation | بداههنوازی | .Jazz relies on improvisation | جاز بر بداههنوازی تکیه دارد. |
| Counterpoint | کنترپوان | .Study Bach for counterpoint | برای کنترپوان، باخ را مطالعه کن. |
| Texture | بافت | .The texture becomes complex | بافت موسیقی پیچیده میشود. |
| Timbre | رنگ صوتی | .The timbre is warm | رنگ صوتی گرم است. |
| Dynamics | دینامیک | .Use dynamics for contrast | از دینامیکها برای تضاد استفاده کن. |
| Accents | تأکیدها | .Add accents on beat two | روی ضرب دوم تأکید بگذار. |
| Expression | بیان | .Improve your expression | بیان موسیقاییات را بهتر کن. |
| Artistry | هنرمندی | .Your artistry is developing | هنرمندیات در حال رشد است. |
| Tonality | تنالیته | .The tonality changes here | تنالیته اینجا تغییر میکند. |
| Orchestration | ارکستراسیون | .Learn orchestration techniques | تکنیکهای ارکستراسیون را یاد بگیر. |
| Virtuoso | نوازنده بسیار حرفهای | .He is a piano virtuoso | او یک نوازنده پیانوی فوقحرفهای است. |
| Polyrhythm | چندریتمی | .African music uses polyrhythm | موسیقی آفریقایی چندریتمی است. |
| Sequencing | سکوئنسسازی | .Sequence these notes | این نتها را سکوئنس کن. |
| Dissonance | ناهماهنگی | .The dissonance creates tension | ناهماهنگی تنش ایجاد میکند. |
| Resolution | حل شدن | .The chord resolves nicely | آکورد بهخوبی حل میشود. |
سخن پایانی
آشنایی با اصطلاحات انگلیسی موسیقی یکی از مهمترین قدمها برای ورود حرفهای به دنیای موسیقی است؛ چه نوازنده باشید، چه خواننده، چه آهنگساز و چه هنرجوی تازهکار. این واژگان در تمامی منابع بینالمللی، نرمافزارهای موسیقی، دورههای آنلاین و آموزشهای تخصصی استفاده میشوند.
در این مقاله تلاش کردیم مجموعهای بسیار جامع از اصطلاحات انگلیسی مربوط به موسیقی را همراه با ترجمه، مثال و توضیح کامل ارائه کنیم تا بتوانید مهارتهای موسیقی و زبان انگلیسی خود را همزمان تقویت کنید.
یادگیری این اصطلاحات نهتنها درک شما از موسیقی را افزایش میدهد، بلکه مسیر پیشرفت حرفهای در صنعت موسیقی را نیز برایتان هموارتر میسازد. اگر قصد دارید در محیطهای جهانی کار کنید یا منابع خارجی را بهتر بفهمید، این واژگان ابزار اصلی شما هستند.
نویسنده
ســـــوالــــات پر تکــــــــرار
پاسخ سوالاتی که احتمالا برایتان بهوجود آمده را در اینجا ببینید:
چرا یادگیری اصطلاحات انگلیسی موسیقی مهم است؟
زیرا اکثر منابع جهانی، آموزشها، نرمافزارها و دورههای حرفهای موسیقی به زبان انگلیسی هستند؛ بنابراین دانستن این واژگان سرعت یادگیری شما را چند برابر میکند.
آیا این اصطلاحات برای مبتدیان هم مناسب است؟
بله. این مقاله از سطح پایه شروع شده و تا سطح حرفهای ادامه یافته است؛ بنابراین برای همه هنرجویان مفید است.
آیا یادگیری اصطلاحات انگلیسی موسیقی به آموزش زبان انگلیسی کمک میکند؟
قطعاً. یادگیری واژگان تخصصی یک حوزه باعث افزایش دایره لغات و تقویت درک متون انگلیسی میشود.
این اصطلاحات بیشتر در کدام زمینه موسیقی کاربرد دارند؟
در تمام زمینهها: نتخوانی، تئوری موسیقی، ریتم، ضبط، میکس، مسترینگ، آهنگسازی، تکنیکهای خوانندگی و اجرای زنده.
آیا دانستن این واژگان برای کار با نرمافزارهای موسیقی ضروری است؟
بله. DAWها مانند FL Studio، Ableton، Logic و Cubase از اصطلاحات انگلیسی استفاده میکنند و بدون آنها کار کردن دشوار میشود.



