
آموزش اصطلاحات پزشکی به انگلیسی و فارسی
جزئیات مقاله
- تاریخ انتشار
- دستهبندیاصطلاحات به انگلیسی
- زمان مطالعه14 دقیقه
نویسنده

در دنیای پزشکی، ارتباط دقیق و صحیح بین پزشکان، پرستاران، بیماران، و متخصصان بهداشت از اهمیت بسیاری برخوردار است. اصطلاحات پزشکی یکی از ابزارهای کلیدی برای ایجاد این ارتباط موثر هستند. یادگیری و درک اصطلاحات پزشکی نه تنها برای کادر درمانی بلکه برای همه افراد، بهویژه بیمارانی که میخواهند وضعیت خود را بهطور دقیقتر توضیح دهند، ضروری است. در این مقاله آموزشی، با مجموعهای از واژگان و اصطلاحات پزشکی در زمینههای مختلف آشنا شدیم که به دو زبان انگلیسی و فارسی ارائه شدهاند.
اصطلاحات عمومی پزشکی به انگلیسی و فارسی
اصطلاحات عمومی پزشکی شامل واژگان و عباراتی هستند که در ارتباط با انواع بیماریها، مراقبتهای پزشکی و درمانها استفاده میشوند. این اصطلاحات به افراد کمک میکند تا در محیطهای درمانی و بیمارستانی بهتر ارتباط برقرار کنند و اطلاعات دقیقتری دریافت کنند. یادگیری این اصطلاحات برای افرادی که در حوزه پزشکی فعالیت میکنند یا به طور منظم با پزشکان و مراکز درمانی در تماس هستند، ضروری است
.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Doctor | پزشک | .A healthcare professional responsible for diagnosing and treating patients فردی که مسئول تشخیص و درمان بیماران است. |
Patient | بیمار | .A person receiving medical care or treatment شخصی که تحت مراقبت یا درمان پزشکی قرار میگیرد. |
Clinic | کلینیک | .A facility where outpatients are treated مرکزی که بیماران سرپایی در آن درمان میشوند. |
Surgery | جراحی | .Medical procedure involving an incision to treat disease or injury عملی پزشکی که با ایجاد برش برای درمان بیماری یا آسیب انجام میشود. |
Prescription | نسخه | .A written order from a doctor for medication دستور کتبی پزشک برای دارو. |
Diagnosis | تشخیص | .The process of identifying a disease or condition فرآیند شناسایی بیماری یا وضعیت خاص. |
Treatment | درمان | .Medical care given to a patient for an illness or injury مراقبت پزشکی ارائه شده به بیمار برای بیماری یا آسیب. |
Hospital | بیمارستان | .A facility providing medical care and treatment مرکزی که مراقبت و درمان پزشکی ارائه میدهد. |
Medicine | دارو | .A substance used to treat illness or injury مادهای که برای درمان بیماری یا آسیب استفاده میشود. |
Emergency | اورژانس | .A serious, unexpected situation requiring immediate medical attention وضعیت جدی و غیرمنتظره که نیاز به مراقبت فوری پزشکی دارد. |
اصطلاحات انگلیسی مرتبط با آناتومی بدن
واژگان مربوط به آناتومی بدن شامل اصطلاحاتی است که برای توصیف بخشهای مختلف بدن انسان استفاده میشود. این اصطلاحات برای دانشجویان پزشکی و افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت دارند، بسیار مهم هستند. همچنین به بیماران کمک میکند تا بهتر وضعیت خود را توصیف کنند و پزشکان نیز بهتر قادر به درک و درمان آنان باشند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Heart | قلب | .The organ that pumps blood through the body عضوی که خون را در سراسر بدن پمپاژ میکند. |
Lungs | ریهها | .Organs responsible for breathing اعضایی که مسئولیت تنفس را بر عهده دارند. |
Brain | مغز | .The organ that controls the body's functions عضوی که وظیفه کنترل عملکردهای بدن را بر عهده دارد. |
Bones | استخوانها | .The hard structures that make up the skeleton ساختارهای سختی که اسکلت بدن را تشکیل میدهند. |
Skin | پوست | .The outer covering of the body لایه بیرونی که بدن را میپوشاند. |
Stomach | معده | .The organ where digestion begins عضوی که هضم غذا در آن شروع میشود. |
Liver | کبد | .The organ that detoxifies chemicals and metabolizes drugs عضوی که مواد شیمیایی را تصفیه و داروها را متابولیزه میکند. |
Kidneys | کلیهها | .Organs that filter blood and produce urine اعضایی که خون را تصفیه و ادرار تولید میکنند. |
Muscles | عضلات | .Tissues that help in body movement بافتهایی که به حرکت بدن کمک میکنند. |
Nerves | اعصاب | .Fibers that transmit signals between the brain and the rest of the body فیبرهایی که سیگنالها را بین مغز و سایر قسمتهای بدن انتقال میدهند. |
اصطلاحات پزشکی مربوط به اندامهای بدن به انگلیسی و فارسی
در پزشکی، اندامهای بدن شامل اعضای داخلی و خارجی بدن هستند که هر کدام وظایف خاصی را بر عهده دارند. اصطلاحات مرتبط با این اندامها به پزشکان و بیماران کمک میکند تا بهتر مشکلات جسمانی را تشخیص داده و درمان کنند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Intestines | رودهها | .Absorb nutrients from food مواد مغذی را از غذا جذب میکنند. |
Bladder | مثانه | .Stores urine until it is expelled ادرار را تا زمان تخلیه ذخیره میکند. |
Pancreas | لوزالمعده | .Produces insulin and enzymes for digestion انسولین و آنزیمهای هضم را تولید میکند. |
Spleen | طحال | .Helps in filtering blood and fighting infections به تصفیه خون و مبارزه با عفونتها کمک میکند. |
Gallbladder | کیسه صفرا | .Stores bile produced by the liver صفرا تولید شده توسط کبد را ذخیره میکند. |
اصطلاحات رایج در معاینات پزشکی به انگلیسی و فارسی
در هنگام مراجعه به پزشک، معاینات اولیه شامل مجموعهای از اصطلاحات رایج است که برای ارزیابی وضعیت سلامتی فرد استفاده میشود. این اصطلاحات به بیماران کمک میکند تا بفهمند پزشک چه چیزی را بررسی میکند و نتایج معاینات چه مفهومی دارند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Blood Pressure | فشار خون | .The force of blood against the walls of blood vessels نیروی خون بر روی دیوارههای رگهای خونی. |
Pulse | نبض | .The heartbeat felt through the walls of the arteries ضربان قلبی که از طریق دیوارههای شریانها احساس میشود. |
Temperature | دمای بدن | .The measurement of body heat اندازهگیری میزان حرارت بدن. |
Reflexes | رفلکسها | .Automatic responses to stimuli پاسخهای خودکار به محرکها. |
Weight | وزن | .The measurement of how heavy someone is اندازهگیری میزان سنگینی فرد. |
Height | قد | .The measurement of how tall someone is اندازهگیری میزان بلندی فرد. |
X-ray | عکس رادیولوژی | .A diagnostic test to view the inside of the body تست تشخیصی برای مشاهده داخل بدن. |
MRI | امآرآی | .A scan that uses magnetic fields to create detailed images of organs اسکن که از میدانهای مغناطیسی برای ایجاد تصاویر دقیق از اعضا استفاده میکند. |
Blood Test | آزمایش خون | .A test to check for diseases or conditions through blood samples تستی برای بررسی بیماریها یا شرایط از طریق نمونههای خونی. |
Urine Test | آزمایش ادرار | .A test to detect abnormalities in the urine تستی برای شناسایی ناهنجاریها در ادرار. |
اصطلاحات پزشکی اورژانسی به انگلیسی و فارسی
در شرایط اورژانسی، واژگان خاصی برای توصیف وضعیتهای بحرانی و نیاز به مراقبت فوری به کار میروند. این اصطلاحات به پزشکان و پرسنل اورژانس کمک میکنند تا سریعاً به موقعیتها واکنش نشان دهند و بیماران نیز میتوانند مشکلات خود را به درستی بیان کنند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Heart Attack | حمله قلبی | .A medical emergency where the blood flow to the heart is blocked یک وضعیت اورژانسی که در آن جریان خون به قلب مسدود میشود. |
Stroke | سکته مغزی | .A medical emergency caused by interrupted blood supply to the brain وضعیتی اورژانسی که به دلیل قطع جریان خون به مغز رخ میدهد. |
CPR (Cardiopulmonary Resuscitation) | احیای قلبی ریوی | .A lifesaving procedure used in emergencies when someone's heart stops یک اقدام نجاتبخش که در شرایط اورژانسی هنگامی که قلب فرد از کار میافتد انجام میشود. |
Choking | خفگی | .A blockage of the airway, preventing breathing مسدود شدن مجرای هوا که از تنفس جلوگیری میکند. |
Bleeding | خونریزی | .The loss of blood from the body, often requiring immediate attention از دست دادن خون از بدن که معمولاً نیاز به توجه فوری دارد. |
Seizure | تشنج | .A sudden, uncontrolled electrical disturbance in the brain اختلال ناگهانی و غیرقابل کنترل در فعالیت الکتریکی مغز. |
Fracture | شکستگی | .A break in a bone, often caused by trauma شکستگی یا ترک در استخوان که معمولاً بر اثر ضربه رخ میدهد. |
Allergic Reaction | واکنش آلرژیک | .A hypersensitive response of the immune system to a substance پاسخ بیش از حد حساس سیستم ایمنی بدن به یک ماده. |
Burn | سوختگی | .Injury to the skin caused by heat, electricity, or chemicals آسیب به پوست ناشی از حرارت، برق یا مواد شیمیایی. |
Shock | شوک | .A life-threatening condition caused by insufficient blood flow وضعیتی تهدیدکننده زندگی که به دلیل نرسیدن خون کافی به اعضای بدن رخ میدهد. |
اصطلاحات پزشکی مرتبط با سیستم تنفسی به انگلیسی و فارسی
سیستم تنفسی بدن مسئول ورود اکسیژن به بدن و دفع دیاکسید کربن است. اصطلاحات مرتبط با این سیستم شامل واژگانی است که برای توصیف عملکرد ریهها و راههای تنفسی به کار میرود.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Lung | ریه | .The organ responsible for gas exchange during breathing عضوی که مسئول تبادل گازها در حین تنفس است. |
Trachea | نای | .The tube that connects the larynx to the lungs لولهای که حنجره را به ریهها متصل میکند. |
Bronchi | نایژهها | .The air passages that branch off from the trachea into the lungs مجاری هوایی که از نای به ریهها منشعب میشوند. |
Alveoli | کیسههای هوایی | .Tiny air sacs in the lungs where gas exchange occurs کیسههای کوچکی در ریهها که تبادل گازها در آنها انجام میشود. |
Asthma | آسم | .A condition where the airways narrow, making breathing difficult وضعیتی که در آن راههای هوایی تنگ میشوند و تنفس دشوار میشود. |
Pneumonia | ذاتالریه | .An infection that inflames the air sacs in one or both lungs عفونتی که کیسههای هوایی را در یکی یا هر دو ریه ملتهب میکند. |
Chronic Obstructive Pulmonary Disease (COPD) | بیماری مزمن انسدادی ریه | .A chronic condition that obstructs airflow in the lungs یک وضعیت مزمن که جریان هوا در ریهها را مسدود میکند. |
Wheezing | خسخس سینه | .A high-pitched sound made while breathing due to blocked airways صدایی زیر و تیز که در هنگام تنفس به دلیل مسدود شدن مجاری تنفسی ایجاد میشود. |
Oxygen | اکسیژن | .A gas essential for cellular respiration گازی که برای تنفس سلولی ضروری است. |
واژگان پزشکی مربوط به سیستم عصبی به انگلیسی و فارسی
سیستم عصبی بدن شامل مغز، نخاع و اعصاب است که تمام فعالیتهای بدنی و ذهنی را کنترل میکند. واژگان مربوط به این سیستم برای درک بهتر بیماریها و مشکلات عصبی استفاده میشود.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Spinal Cord | نخاع | .A long, thin bundle of nerves that transmits signals between the brain and the body دستهای بلند و باریک از اعصاب که سیگنالها را بین مغز و بدن انتقال میدهد. |
Neuron | نورون | .A nerve cell that transmits electrical signals in the body سلول عصبی که سیگنالهای الکتریکی را در بدن منتقل میکند. |
Peripheral Nervous System | سیستم عصبی محیطی | .The part of the nervous system outside the brain and spinal cord بخشی از سیستم عصبی که خارج از مغز و نخاع قرار دارد. |
Nerve | عصب | .A bundle of fibers that transmit signals between the brain and other parts of the body مجموعهای از فیبرها که سیگنالها را بین مغز و سایر قسمتهای بدن انتقال میدهند. |
Reflex | رفلکس | .An automatic response to a stimulus یک پاسخ خودکار به یک محرک. |
Paralysis | فلج | .The loss of the ability to move part or all of the body از دست دادن توانایی حرکت بخشی یا تمام بدن. |
Neuropathy | نوروپاتی | .Damage to the nerves, causing weakness or numbness آسیب به اعصاب که باعث ضعف یا بیحسی میشود. |

اصطلاحات پزشکی مرتبط با بیماریهای قلبی و عروقی به انگلیسی و فارسی
بیماریهای قلبی و عروقی از جمله شایعترین بیماریهای مزمن هستند که قلب و رگهای خونی را تحت تأثیر قرار میدهند. یادگیری اصطلاحات مرتبط با این بیماریها برای تشخیص و درمان بسیار حیاتی است و بیماران و پزشکان را در درک بهتر این وضعیتها یاری میکند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Hypertension | فشار خون بالا | .A condition where the force of the blood against the artery walls is too high وضعیتی که در آن نیروی خون بر دیوارههای شریانها بیش از حد است. |
Atherosclerosis | تصلب شرایین | .The buildup of fats, cholesterol, and other substances in and on the artery walls انباشت چربیها، کلسترول و سایر مواد در دیوارههای شریانها. |
Arrhythmia | آریتمی | .An irregular heartbeat, either too fast or too slow ضربان قلب نامنظم که ممکن است خیلی سریع یا خیلی کند باشد. |
Angina | آنژین | .Chest pain caused by reduced blood flow to the heart درد قفسه سینه که به دلیل کاهش جریان خون به قلب ایجاد میشود. |
Cardiomyopathy | کاردیومیوپاتی | .A disease of the heart muscle that makes it harder for the heart to pump blood بیماری عضله قلب که باعث میشود قلب برای پمپاژ خون دچار مشکل شود. |
Congestive Heart Failure | نارسایی قلبی احتقانی | .A condition where the heart is unable to pump blood effectively وضعیتی که در آن قلب قادر به پمپاژ مؤثر خون نیست. |
Coronary Artery Disease | بیماری عروق کرونری | .The narrowing or blockage of the coronary arteries تنگی یا مسدود شدن شریانهای کرونری. |
Cardiac Arrest | ایست قلبی | .A sudden loss of heart function توقف ناگهانی عملکرد قلب. |
واژگان مرتبط با بیماریهای عفونی به انگلیسی و فارسی
بیماریهای عفونی توسط ویروسها، باکتریها، قارچها و سایر میکروبها ایجاد میشوند. درک اصطلاحات مرتبط با این بیماریها به تشخیص و درمان سریعتر کمک میکند و برای پیشگیری و کنترل عفونتها ضروری است.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Virus | ویروس | .A small infectious agent that replicates inside the living cells of an organism عامل عفونی کوچک که درون سلولهای زنده تکثیر میشود. |
Bacteria | باکتری | .Microorganisms that can cause infections or aid in bodily functions میکروارگانیسمهایی که میتوانند عفونت ایجاد کنند یا به عملکرد بدن کمک کنند. |
Fungi | قارچ | .A type of organism that can cause infections, particularly in weakened immune systems نوعی ارگانیسم که میتواند عفونت ایجاد کند، بهویژه در سیستمهای ایمنی ضعیف. |
Antibiotics | آنتیبیوتیکها | .Drugs used to treat bacterial infections داروهایی که برای درمان عفونتهای باکتریایی استفاده میشوند. |
Contagious | واگیردار | .A disease that can be spread from one person to another بیماری که میتواند از یک فرد به فرد دیگر منتقل شود. |
Quarantine | قرنطینه | .Isolation of individuals to prevent the spread of an infectious disease ایزوله کردن افراد برای جلوگیری از گسترش بیماری عفونی. |
Pandemic | همهگیری | .A disease outbreak that occurs on a global scale شیوع بیماری که در سطح جهانی رخ میدهد. |
Immune System | سیستم ایمنی | .The body's defense against infectious organisms and other invaders دفاع بدن در برابر ارگانیسمهای عفونی و سایر مهاجمان. |
اصطلاحات پزشکی مرتبط با بیماریهای پوستی به انگلیسی و فارسی
پوست به عنوان بزرگترین عضو بدن در معرض بسیاری از بیماریها و مشکلات قرار دارد. اصطلاحات مرتبط با بیماریهای پوستی به پزشکان کمک میکند تا مشکلات پوستی را به درستی تشخیص داده و درمان کنند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Dermatitis | درماتیت | .Inflammation of the skin, often causing itching and redness التهاب پوست که معمولاً باعث خارش و قرمزی میشود. |
Eczema | اگزما | .A condition where patches of skin become inflamed, itchy, and cracked وضعیتی که در آن لکههای پوست ملتهب، خارشدار و ترکخورده میشوند. |
Psoriasis | پسوریازیس | .A skin disorder causing red, itchy, scaly patches اختلال پوستی که باعث ایجاد لکههای قرمز، خارشدار و پوستهپوسته میشود. |
Acne | آکنه | .A skin condition that occurs when hair follicles become clogged with oil and dead skin cells وضعیتی پوستی که وقتی فولیکولهای مو با چربی و سلولهای مرده پوست مسدود میشوند، ایجاد میشود. |
Melanoma | ملانوما | .A type of skin cancer that develops from the pigment-producing cells known as melanocytes نوعی سرطان پوست که از سلولهای تولید کننده رنگدانه به نام ملانوسیتها ایجاد میشود. |
Blister | تاول | .A small pocket of fluid within the upper layers of the skin یک حباب کوچک پر از مایع در لایههای بالایی پوست. |
Hives | کهیر | .A skin condition characterized by red, itchy welts وضعیتی پوستی که با لکههای قرمز و خارشدار مشخص میشود. |
Sunburn | آفتابسوختگی | .Skin damage caused by excessive exposure to ultraviolet (UV) radiation آسیب پوستی که به دلیل قرار گرفتن بیش از حد در معرض تابش فرابنفش ایجاد میشود. |
Wart | زگیل | .A small, rough growth on the skin caused by a viral infection یک رشد کوچک و خشن روی پوست که توسط عفونت ویروسی ایجاد میشود. |
اصطلاحات پزشکی مرتبط با سلامت عمومی و پیشگیری به انگلیسی و فارسی
سلامت عمومی به معنای حفظ و ارتقاء سلامت جامعه از طریق اقدامات پیشگیرانه و آموزشهای بهداشتی است. اصطلاحات مرتبط با این حوزه شامل واژگان مربوط به پیشگیری از بیماریها و ترویج سلامت است.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Prevention | پیشگیری | .Measures taken to prevent the onset of a disease or condition اقدامات انجام شده برای جلوگیری از شروع یک بیماری یا وضعیت. |
Screening | غربالگری | .The process of checking for disease in people who do not have symptoms فرآیند بررسی بیماری در افرادی که علائم ندارند. |
Public Health | بهداشت عمومی | .The science of protecting and improving the health of people and communities علم حفاظت و بهبود سلامت افراد و جوامع. |
Immunity | ایمنی | .The ability of the body to resist a particular disease or toxin توانایی بدن برای مقاومت در برابر یک بیماری یا سم خاص. |
Health Education | آموزش سلامت | .Providing information and learning experiences to improve health knowledge ارائه اطلاعات و تجربیات آموزشی برای افزایش دانش سلامت. |
Healthy Lifestyle | سبک زندگی سالم | .A way of living that lowers the risk of being seriously ill or dying early شیوهای از زندگی که خطر ابتلا به بیماریهای جدی یا مرگ زودرس را کاهش میدهد. |
Disease Control | کنترل بیماری | .Actions taken to reduce the spread of diseases اقدامات انجام شده برای کاهش گسترش بیماریها. |
Sanitation | بهداشت محیط | .The process of maintaining cleanliness and hygiene to prevent disease فرآیند حفظ تمیزی و بهداشت برای جلوگیری از بیماری. |
اصطلاحات مرتبط با روانپزشکی و روانشناسی به انگلیسی و فارسی
روانپزشکی و روانشناسی شاخههایی از علم پزشکی هستند که با سلامت روانی و درمان اختلالات روانی سر و کار دارند. واژگان مرتبط با این حوزه به تشخیص و درمان بهتر مشکلات روانی کمک میکند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Depression | افسردگی | .A mood disorder causing persistent feelings of sadness and loss of interest یک اختلال خلقی که باعث احساسات پایدار از غم و عدم علاقه میشود. |
Anxiety | اضطراب | .A mental health disorder characterized by feelings of worry, anxiety, or fear یک اختلال روانی که با احساسات نگرانی، اضطراب یا ترس مشخص میشود. |
Bipolar Disorder | اختلال دوقطبی | .A mental disorder causing extreme mood swings یک اختلال روانی که باعث نوسانات خلقی شدید میشود. |
Schizophrenia | اسکیزوفرنی | .A chronic brain disorder affecting how a person thinks, feels, and behaves یک اختلال مزمن مغزی که بر نحوه فکر، احساس و رفتار فرد تأثیر میگذارد. |
Obsessive-Compulsive Disorder (OCD) | اختلال وسواس-اجباری | .A disorder where people have recurring, unwanted thoughts, and/or behaviors اختلالی که در آن افراد افکار یا رفتارهای تکراری و ناخواسته دارند. |
Psychosis | روانپریشی | .A mental disorder where a person loses touch with reality اختلال روانی که در آن فرد ارتباط با واقعیت را از دست میدهد. |
Post-Traumatic Stress Disorder (PTSD) | اختلال استرس پس از سانحه | .A disorder in which a person has difficulty recovering after experiencing a traumatic event اختلالی که در آن فرد پس از تجربه یک رویداد تروماتیک دچار مشکل در بهبود میشود. |
Cognitive Behavioral Therapy (CBT) | رفتار درمانی شناختی | .A type of therapy that helps patients identify and change destructive thought patterns نوعی درمان که به بیماران کمک میکند الگوهای فکری مخرب را شناسایی و تغییر دهند. |
Panic Attack | حمله پانیک | .A sudden episode of intense fear or anxiety یک دوره ناگهانی از ترس یا اضطراب شدید. |
اصطلاحات مرتبط با سلامتی زنان و زایمان به انگلیسی و فارسی
سلامتی زنان و زایمان یکی از شاخههای مهم پزشکی است که به بهداشت زنان و موضوعات مرتبط با بارداری، زایمان، و مراقبتهای پس از آن میپردازد. این اصطلاحات برای پزشکان، ماماها، و خود زنان بسیار ضروری است تا بتوانند به درستی وضعیت خود را توضیح دهند و مراقبتهای مناسب دریافت کنند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Pregnancy | بارداری | .The condition of having a developing embryo or fetus within the body حالتی که جنین در داخل بدن مادر در حال رشد است. |
Labor | زایمان | .The process of childbirth, especially the period from the start of contractions to delivery فرآیند تولد نوزاد، بهویژه از آغاز انقباضات تا لحظه تولد. |
Cesarean Section (C-Section) | سزارین | .A surgical operation to deliver a baby by cutting through the mother's abdomen and uterus عمل جراحی برای تولد نوزاد از طریق بریدن شکم و رحم مادر. |
Midwife | ماما | .A healthcare professional who provides care and support during pregnancy, labor, and postpartum یک متخصص سلامت که در دوران بارداری، زایمان و پس از زایمان به مادران کمک میکند. |
Contraction | انقباض | .The tightening of muscles in the uterus during labor سفت شدن عضلات رحم در طول زایمان. |
Epidural | اپیدورال | .A type of anesthesia used during labor to relieve pain نوعی بیحسی که در طول زایمان برای تسکین درد استفاده میشود. |
Prenatal Care | مراقبتهای پیش از زایمان | .Medical care given to a woman during pregnancy مراقبتهای پزشکی که در دوران بارداری به مادر ارائه میشود. |
Postpartum Depression | افسردگی پس از زایمان | .Depression that occurs in women after giving birth افسردگی که در زنان پس از زایمان رخ میدهد. |
Breastfeeding | شیردهی | .The feeding of an infant with milk from the mother's breast تغذیه نوزاد با شیر مادر. |
واژگان مرتبط با تخصصهای مختلف پزشکی به انگلیسی و فارسی
در پزشکی، تخصصهای مختلفی وجود دارد که هر کدام به بخش خاصی از بدن یا نوعی از بیماریها اختصاص دارد. آشنایی با این واژگان برای افرادی که در بخشهای مختلف درمانی فعالیت میکنند یا بیماران بهویژه مهم است.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Cardiologist | متخصص قلب | .A doctor specializing in the diagnosis and treatment of heart diseases پزشکی که در تشخیص و درمان بیماریهای قلبی تخصص دارد. |
Dermatologist | متخصص پوست | .A doctor specializing in the treatment of skin conditions پزشکی که در درمان مشکلات پوستی تخصص دارد. |
Neurologist | متخصص اعصاب | .A doctor specializing in diseases of the nervous system پزشکی که در بیماریهای سیستم عصبی تخصص دارد. |
Pediatrician | متخصص اطفال | .A doctor who specializes in the medical care of children پزشکی که در مراقبتهای پزشکی کودکان تخصص دارد. |
Oncologist | متخصص سرطان | .A doctor specializing in the diagnosis and treatment of cancer پزشکی که در تشخیص و درمان سرطان تخصص دارد. |
Gynecologist | متخصص زنان | .A doctor specializing in women's reproductive health پزشکی که در سلامت تولید مثل زنان تخصص دارد. |
Orthopedic Surgeon | جراح ارتوپد | .A surgeon specializing in the treatment of bones, joints, and muscles جراحی که در درمان استخوانها، مفاصل و عضلات تخصص دارد. |
Psychiatrist | روانپزشک | .A doctor specializing in the diagnosis and treatment of mental health disorders پزشکی که در تشخیص و درمان اختلالات روانی تخصص دارد. |
Endocrinologist | متخصص غدد | .A doctor who treats diseases related to the endocrine glands پزشکی که بیماریهای مرتبط با غدد درونریز را درمان میکند. |
Urologist | متخصص مجاری ادراری | .A doctor who specializes in the treatment of the urinary system پزشکی که در درمان سیستم ادراری تخصص دارد. |
اصطلاحات مرتبط با عملهای جراحی به انگلیسی و فارسی
جراحیها بخشی اساسی از درمانهای پزشکی هستند و در بسیاری از موارد برای درمان بیماریها و آسیبها ضروری هستند. اصطلاحات مرتبط با جراحیها به پزشکان و بیماران کمک میکند تا نوع عمل و فرآیندهای مرتبط با آن را بهتر درک کنند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Anesthesia | بیهوشی | .Medication used to prevent pain during surgery دارویی که برای جلوگیری از درد در هنگام جراحی استفاده میشود. |
Incision | برش | .A surgical cut made in the skin or tissue during an operation برشی که در طول یک عمل جراحی در پوست یا بافت ایجاد میشود. |
Stitches | بخیهها | .Threads used to close a surgical incision نخهایی که برای بستن برشهای جراحی استفاده میشود. |
Laparoscopy | لاپاراسکوپی | .A minimally invasive surgery using a camera to view the inside of the abdomen جراحی با کمترین تهاجم که از دوربینی برای مشاهده داخل شکم استفاده میکند. |
Amputation | قطع عضو | .The surgical removal of a limb or part of a limb حذف جراحی یک اندام یا بخشی از اندام. |
Transplant | پیوند | .The transfer of an organ or tissue from one person to another انتقال یک عضو یا بافت از یک فرد به فرد دیگر. |
Surgical Team | تیم جراحی | .A group of medical professionals involved in performing a surgery گروهی از متخصصان پزشکی که در اجرای یک جراحی دخیل هستند. |
واژگان مربوط به ابزارهای پزشکی و تجهیزات بیمارستانی به انگلیسی و فارسی
ابزارها و تجهیزات پزشکی نقش حیاتی در ارائه مراقبتهای پزشکی ایفا میکنند. آشنایی با این اصطلاحات به بیماران و پزشکان کمک میکند تا از تجهیزات مورد استفاده در محیطهای بیمارستانی بهتر آگاه شوند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Stethoscope | گوشی پزشکی | .A device used to listen to the sounds of the heart and lungs دستگاهی که برای شنیدن صداهای قلب و ریهها استفاده میشود. |
Syringe | سرنگ | .A device used to inject fluids into or withdraw them from the body دستگاهی که برای تزریق یا خارج کردن مایعات از بدن استفاده میشود. |
IV Drip | سرم وریدی | .A system for delivering fluids directly into a vein سیستمی برای رساندن مایعات بهطور مستقیم به داخل ورید. |
Defibrillator | دستگاه شوک قلبی | .A device used to restore a normal heartbeat by sending an electric pulse دستگاهی که با ارسال پالس الکتریکی ضربان قلب را به حالت عادی باز میگرداند. |
Ventilator | دستگاه تنفس مصنوعی | .A machine that helps patients breathe by moving air into and out of the lungs ماشینی که به بیماران در تنفس کمک میکند و هوا را به داخل و خارج ریهها میراند. |
Blood Pressure Monitor | فشارسنج | .A device used to measure blood pressure دستگاهی که برای اندازهگیری فشار خون استفاده میشود. |
Thermometer | دماسنج | .A device used to measure body temperature دستگاهی که برای اندازهگیری دمای بدن استفاده میشود. |
X-ray Machine | دستگاه رادیولوژی | .A machine used to take images of the inside of the body دستگاهی که برای گرفتن تصاویر از داخل بدن استفاده میشود. |
Oxygen Mask | ماسک اکسیژن | .A mask used to deliver oxygen to patients in need ماسکی که برای رساندن اکسیژن به بیماران نیازمند استفاده میشود. |
اصطلاحات مورد استفاده در آزمایشات پزشکی به انگلیسی و فارسی
آزمایشات پزشکی شامل مجموعهای از روشها و ابزارهای تشخیصی است که برای بررسی وضعیت سلامت افراد استفاده میشود. اصطلاحات مرتبط با این آزمایشات به بیماران و پزشکان کمک میکند تا فرآیندها را بهتر درک کنند و نتایج آزمایشات را به درستی تفسیر کنند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
CT Scan | سیتی اسکن | .Computed Tomography, an imaging method that uses X-rays to create cross-sectional images of the body توموگرافی کامپیوتری، روشی تصویربرداری که از اشعه ایکس برای ایجاد تصاویر مقطعی استفاده میکند. |
Endoscopy | آندوسکوپی | .A procedure using a flexible tube with a camera to view the inside of the body فرآیندی که از یک لوله انعطافپذیر با دوربین برای مشاهده داخل بدن استفاده میکند. |
Allergy Test | آزمایش آلرژی | .A test to determine if a person has an allergic reaction to certain substances آزمایشی که برای تشخیص واکنش آلرژیک فرد به مواد خاص استفاده میشود. |
Glucose Test | آزمایش قند خون | .A test to measure the amount of sugar in the blood آزمایشی که برای اندازهگیری مقدار قند خون انجام میشود. |
اصطلاحات مربوط به داروها و نسخهها به انگلیسی و فارسی
داروها نقش بسیار مهمی در درمان بیماریها ایفا میکنند، و نسخهها توسط پزشکان برای ارائه دستور مصرف دارو به بیماران نوشته میشود. آشنایی با اصطلاحات مربوط به داروها و نسخهها به بیماران کمک میکند تا نحوه مصرف دارو را بهتر درک کنند و از اشتباهات دارویی جلوگیری کنند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Prescription | نسخه | .A written order from a doctor for medication دستور کتبی پزشک برای دارو. |
Dosage | دوز دارو | .The amount of medication prescribed to be taken at one time مقدار دارویی که باید در یک نوبت مصرف شود. |
Over-the-Counter (OTC) | داروی بدون نسخه | .Medications that can be bought without a prescription داروهایی که بدون نسخه پزشک قابل خریداری هستند. |
Antibiotic | آنتیبیوتیک | .A type of medication used to treat bacterial infections نوعی دارو که برای درمان عفونتهای باکتریایی استفاده میشود. |
Side Effects | عوارض جانبی | .Unintended effects that may occur with medication اثرات غیرمطلوبی که ممکن است با مصرف دارو رخ دهد. |
Painkiller | مسکن | .A drug used to relieve pain دارویی که برای تسکین درد استفاده میشود. |
Refill | تمدید نسخه | .A repeated prescription of the same medication تکرار نسخه همان دارو. |
Contraindication | موارد منع مصرف | .A condition or factor that makes the use of a drug inadvisable شرایط یا عواملی که مصرف یک دارو را غیرمناسب میسازد. |
Generic | داروی ژنریک | .A medication not protected by a brand name but equivalent to a branded medication دارویی که تحت نام تجاری محافظت نمیشود ولی معادل داروی برند است. |
اصطلاحات پزشکی مرتبط با تصویربرداری پزشکی (رادیولوژی، MRI و غیره)
تصویربرداری پزشکی شامل تکنیکهایی است که به پزشکان کمک میکند تا به داخل بدن بیمار بدون نیاز به جراحی نگاه کنند. این اصطلاحات به بیماران و پزشکان کمک میکند تا تصاویر پزشکی را بهتر درک کنند و از آنها برای تشخیص بیماریها استفاده کنند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Radiologist | رادیولوژیست | .A doctor who specializes in reading and interpreting medical images پزشکی که در خواندن و تفسیر تصاویر پزشکی تخصص دارد. |
Contrast Agent | ماده حاجب | .A substance injected into the body to make certain tissues more visible on imaging مادهای که به بدن تزریق میشود تا برخی از بافتها در تصویربرداری بهتر قابل مشاهده باشند. |
Fluoroscopy | فلوروسکوپی | .A type of imaging that shows a continuous X-ray image on a monitor نوعی تصویربرداری که تصویر رادیولوژی پیوسته را روی نمایشگر نشان میدهد. |
Bone Scan | اسکن استخوان | .A nuclear imaging test that helps diagnose bone diseases تست تصویربرداری هستهای که به تشخیص بیماریهای استخوانی کمک میکند. |
PET Scan | اسکن پت | .Positron Emission Tomography, a nuclear medicine imaging technique تصویربرداری پزشکی با استفاده از تشعشع پوزیترون، روشی تصویربرداری در پزشکی هستهای. |
Angiography | آنژیوگرافی | .A test that uses X-rays to take pictures of blood vessels تستی که از اشعه ایکس برای گرفتن تصاویر از رگهای خونی استفاده میکند. |
اصطلاحات انگلیسی برای مراقبتهای بعد از جراحی
مراقبتهای پس از جراحی برای تسریع روند بهبودی بیمار و جلوگیری از عوارض جراحی بسیار حیاتی است. این اصطلاحات به بیماران کمک میکند تا دستورالعملهای پزشکان خود را به درستی درک کنند و از سلامت خود پس از عمل محافظت کنند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Wound Care | مراقبت از زخم | .Instructions on how to clean and protect surgical incisions دستورالعملهای مربوط به پاکسازی و محافظت از برشهای جراحی. |
Follow-up Appointment | قرار ملاقات پیگیری | .A scheduled visit to monitor progress after surgery ملاقات برنامهریزی شده برای نظارت بر پیشرفت پس از جراحی. |
Pain Management | مدیریت درد | .Medications or techniques used to control pain after surgery داروها یا روشهایی که برای کنترل درد پس از جراحی استفاده میشوند. |
Physical Therapy | فیزیوتراپی | .Exercises and treatments designed to improve movement and strength after surgery تمرینات و درمانهایی که برای بهبود حرکت و تقویت بدن پس از جراحی طراحی شدهاند. |
Dietary Restrictions | محدودیتهای رژیمی | .Guidelines on what foods to avoid or consume after surgery دستورالعملهایی درباره مواد غذایی که باید پس از جراحی از آنها اجتناب کرد یا مصرف کرد. |
Infection Prevention | پیشگیری از عفونت | .Tips to avoid infection after surgery, such as keeping the wound clean نکاتی برای جلوگیری از عفونت پس از جراحی، مانند تمیز نگه داشتن زخم. |
Activity Restrictions | محدودیتهای فعالیت | .Guidelines on physical activities to avoid or gradually resume after surgery دستورالعملهایی در مورد فعالیتهای بدنی که باید پس از جراحی از آنها اجتناب کرد یا به تدریج از سر گرفت. |
Scar Healing | بهبود جای زخم | .The natural process of wound healing, including ways to minimize scarring فرآیند طبیعی بهبود زخم و راههایی برای کاهش جای زخم. |
Postoperative Complications | عوارض پس از جراحی | .Potential issues such as infections or blood clots that can arise after surgery مشکلات احتمالی مانند عفونت یا لخته خون که ممکن است پس از جراحی رخ دهد. |
اصطلاحات پزشکی مرتبط با تغذیه و رژیم درمانی به انگلیسی و فارسی
تغذیه و رژیم درمانی بخشی اساسی از حفظ سلامت و درمان بیماریها است. یادگیری این اصطلاحات به افراد کمک میکند تا رژیمهای غذایی مناسب را درک کرده و برای مدیریت بیماریها از آنها استفاده کنند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Diet | رژیم غذایی | The types and amounts of food consumed for health or medical reasons. نوع و مقدار غذایی که برای حفظ سلامت یا به دلایل پزشکی مصرف میشود. |
Calorie | کالری | A unit of energy that measures the energy in food. واحدی که مقدار انرژی موجود در غذا را اندازهگیری میکند. |
Carbohydrates | کربوهیدراتها | A type of nutrient found in foods that provides energy. نوعی ماده مغذی که در غذاها وجود دارد و انرژی را فراهم میکند. |
Proteins | پروتئینها | Nutrients that help build and repair body tissues. مواد مغذی که به ساخت و ترمیم بافتهای بدن کمک میکنند. |
Fats | چربیها | Nutrients that provide energy and support cell function. مواد مغذی که انرژی را تامین کرده و عملکرد سلول را حمایت میکنند. |
Vitamins | ویتامینها | Essential nutrients that the body needs to function properly. مواد مغذی ضروری که بدن برای عملکرد صحیح به آنها نیاز دارد. |
Minerals | مواد معدنی | Inorganic elements that play key roles in bodily functions. عناصر غیرآلی که نقشهای کلیدی در عملکرد بدن ایفا میکنند. |
Malnutrition | سوء تغذیه | A condition caused by insufficient intake of nutrients. وضعیتی که به دلیل مصرف ناکافی مواد مغذی ایجاد میشود. |
Dietitian | متخصص تغذیه | A healthcare professional who specializes in nutrition and diet planning. یک متخصص سلامت که در تغذیه و برنامهریزی رژیم غذایی تخصص دارد. |
اصطلاحات مرتبط با بیماریهای گوارشی و کبد به انگلیسی و فارسی
بیماریهای گوارشی و کبدی معمولاً با سیستم گوارش و عملکرد کبد مرتبط هستند. یادگیری اصطلاحات مرتبط با این بخشها به پزشکان و بیماران کمک میکند تا مشکلات را بهتر تشخیص دهند و درمانهای مناسب را دریافت کنند.
اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیحات |
---|---|---|
Gastroenterologist | متخصص گوارش | .A doctor specializing in the digestive system and its disorders پزشکی که در سیستم گوارشی و اختلالات آن تخصص دارد. |
Hepatitis | هپاتیت | .Inflammation of the liver, often caused by viral infections التهاب کبد که اغلب به دلیل عفونت ویروسی ایجاد میشود. |
Cirrhosis | سیروز | .A chronic liver disease marked by degeneration of cells, inflammation, and fibrous scarring بیماری مزمن کبد که در آن بافت کبد آسیب دیده و به جای آن بافت زخم تشکیل میشود. |
Gastritis | ورم معده | .Inflammation of the stomach lining التهاب پوشش داخلی معده. |
Ulcer | زخم معده | .A sore on the lining of the stomach or small intestine زخمی که در پوشش داخلی معده یا روده کوچک ایجاد میشود. |
Acid Reflux | رفلاکس اسیدی | .A condition where stomach acid flows back into the esophagus وضعیتی که در آن اسید معده به مری برمیگردد. |
Bile | صفرا | .A digestive fluid produced by the liver and stored in the gallbladder مایعی گوارشی که توسط کبد تولید شده و در کیسه صفرا ذخیره میشود. |
Pancreatitis | التهاب لوزالمعده | .Inflammation of the pancreas, which can be caused by infection or injury التهاب لوزالمعده که میتواند ناشی از عفونت یا آسیب باشد. |
Colon | روده بزرگ | .The final section of the digestive system responsible for water absorption بخش نهایی دستگاه گوارش که مسئول جذب آب است. |
سخن پایانی
اصطلاحات پزشکی به عنوان زبان مشترک در حوزه بهداشت و درمان، به بیماران کمک میکنند تا بهتر با پزشکان خود ارتباط برقرار کنند و درمان مناسبتری دریافت کنند. در این محتوا، از اصطلاحات عمومی پزشکی تا واژگان تخصصی مرتبط با آناتومی، بیماریها، جراحیها، و حتی ابزارهای پزشکی بررسی شد. هر بخش با 10 مثال و ترجمه فارسی همراه بود تا به یادگیری هر چه بیشتر کمک کند. این آموزشها میتوانند درک ما از محیطهای درمانی و فرآیندهای مرتبط با سلامت را بهبود بخشند و افراد را برای مواجهه با موقعیتهای پزشکی آمادهتر سازند. با یادگیری این اصطلاحات، گام بزرگی در افزایش دانش خود در حوزه پزشکی برداشتهاید و میتوانید بهتر از پس مسائل مرتبط با سلامت و درمان خود بربیایید.
نویسنده
ســـــوالــــات پر تکــــــــرار
پاسخ سوالاتی که احتمالا برایتان بهوجود آمده را در اینجا ببینید:
چرا یادگیری اصطلاحات پزشکی به انگلیسی مهم است؟
یادگیری اصطلاحات پزشکی به انگلیسی برای برقراری ارتباط بهتر با پزشکان و کادر درمانی در محیطهای بینالمللی و همچنین برای مطالعه منابع و مقالات پزشکی انگلیسیزبان ضروری است.
آیا اصطلاحات پزشکی به کار برده شده در این آموزش، قابل استفاده در مکالمات روزمره هستند؟
بسیاری از این اصطلاحات در مکالمات روزمره بیماران با پزشکان و پرستاران استفاده میشود، اما برخی از آنها تخصصیتر هستند و بیشتر در محیطهای درمانی کاربرد دارند.
آیا این آموزش مناسب افراد غیرپزشک است؟
بله، این آموزش به گونهای طراحی شده است که هم برای کادر درمان و هم برای افراد عادی که میخواهند اصطلاحات پزشکی را درک کنند، مناسب باشد.
آیا اصطلاحات پزشکی در زبان انگلیسی به زبان فارسی تفاوت معنایی دارند؟
در بیشتر موارد، معانی مشابهی دارند، اما ممکن است در برخی موارد تفاوتهای ظریفی در نحوه استفاده یا ترجمه وجود داشته باشد که باید به آنها توجه کرد.
آیا این اصطلاحات برای آزمونهای پزشکی بینالمللی مانند USMLE مفید هستند؟
بله، بسیاری از این اصطلاحات پایهای هستند و میتوانند به دانشجویان و پزشکان کمک کنند تا در آزمونهای بینالمللی مانند USMLE و دیگر آزمونهای مرتبط موفقتر باشند.
آیا این آموزش تنها به اصطلاحات عمومی پزشکی میپردازد؟
خیر، این آموزش شامل طیف گستردهای از اصطلاحات پزشکی از جمله جراحی، آناتومی، بیماریهای تخصصی و ابزارهای پزشکی است.
مقالات مرتبط
مشاهده همهنظرات کاربران
نظرات کاربران
پوریا تالیسی
۹ آبان ۱۴۰۳خیلی کامل بود خسته نباشید